دکتر ابوالفضل محمدی.استادیار گروه روانپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران
منسل، هاروی، واتکینز و شافرن معتقدند تغییراتی که در سایر علوم مثل زیست‌شناسی و نجوم رخ‌داده در روانشناسی نیز در حال رخ دادن است. آن‌ها معتقدند پس از گذر از طبقه‌بندی در علوم لازم است رویکرد فراتشخیصی را برای تکمیل و دستیابی به اصول و فرایند برگزینیم. علاوه بر این حتی اگر درمان‌های فراتشخیصی به‌اندازه درمان‌های اختصاصی مؤثر باشند طبق اصل ایجاز یا اصل اوکام بهره‌گیری از رویکرد فراتشخیصی منطقی به نظر می‌رسد.
هاروی و همکاران در کتاب کلاسیک رویکرد فراتشخیصی پنج مؤلفه را برای تبیین فرایندهای شناختی رفتاری بین اختلال‌های روان‌شناختی معرفی کردند. این مؤلفه‌ها عبارت‌اند از توجه، حافظه، استدلال، تفکر و رفتار. هاروی و همکارانش با بررسی پژوهش‌های انجام‌شده درنهایت به این نتیجه می‌رسند که رویکرد مبتنی بر فرایند در شناخت و درمان اختلال‌ها سودمند و اثربخش خواهد بود؛ بنابراین، رویکرد فراتشخیصی مکمل پارادایم شناختی-رفتاری است و در ادامه رشد و گسترش رفتاردرمانی شناختی شکل‌گرفته است.
درمجموع درمان‌های فراتشخیصی و یکپارچه مزایایی دارند که استفاده از آن‌ها را در درمان و پیشگیری از اختلال‌های روانی توجیه می‌کند. این قابلیت‌ها عبارت‌اند از آموزش و گسترش سریع این مداخله‌ها، قابلیت بالای آن‌ها برای استفاده در گروه، کاربرد آن‌ها برای مجموعه‌ای اختلال‌ها با زیربنای مشترک و نویدبخش این رویکردها در پیشگیری از بروز و عود اختلال‌های هیجانی…
براي خواندن ادامه مطلب به لينك زير مراجعه نماييد.
دريافت شماره دوم مجله روان بنه
