بررسی روان شناختی 7 روش تشخیص ADHD در مغز

بررسی روان شناختی 7 روش تشخیص ADHD در مغز

روش تشخیص ADHD در مغز

روش تشخیص ADHD در مغز: چیزهای کمی وجود دارد که برای متخصصان سلامت روان خشمگین تر از شنیدن این جمله که “ADHD واقعی نیست” وجود دارد. بله، حتی امروز، هنوز هم منتقدان، بدبینان، منتقدان و بی ایمانان هستند که برای فرصتی برای رد این تشخیص با هم رقابت می کنند.

آیا من شخصاً معتقدم که DSM-5  کار بزرگی در تشریح معیارهای تشخیص انجام می دهد؟ نه با یک شوت از راه دور. آیا برای کمک به رد سایر اختلالاتی که با علائم ADHD همپوشانی دارند به تحقیقات بیشتری نیاز داریم؟ 100 درصد آیا ممکن است این اختلال به یک نام کاملاً متفاوت نیاز داشته باشد؟ کاملا.

افراد ADHD معمولاً مشکلی برای تمرکز بر فعالیت ها و تجربیاتی که از آنها لذت می برند ندارند، بنابراین تمرکز بیش از حد – که DSM حتی آن را تأیید نمی کند – که به نظر من به خودی خود دلیلی برای نام جدیدی است.

ADHD یک اختلال نقص توجه نیست. در عوض، این اختلال در تنظیم توجه و احساسات به دلیل تفاوت های ساختاری و عملکردی در مغز و شبکه های عصبی است. من گمان می کنم که شک و سوء ظن در مورد این اختلال ناشی از این باور است که ADHD با یک نقص طبقه بندی می شود (باز هم، من نام را مقصر می دانم) به جای طبقه بندی بعدی. ADHD یک اختلال در توانایی نیست، بلکه عملکرد ناشی از تفاوت های عصبی آناتومیک است.

صرف نظر از این، زمان آن فرا رسیده است که ADHD به خاطر آنچه هست شناخته شود: یک اختلال عصبی رشدی، نه یک افسانه، و نه نتیجه فرزندپروری ضعیف. در زیر ساختارهای مغز را که از نظر حجم و شکل متفاوت هستند و اینکه چگونه این تفاوت‌ها با رفتارهای مرتبط با ADHD مرتبط است را شرح خواهم داد. مغز ADHD از نظر ساختاری و عملکردی متمایز است، و امیدواریم که شواهد زیر فعلاً مخالفان را ساکت نگه دارد.

چگونه مغز ADHD متفاوت از سایر افراد است؟

یک مطالعه تصویربرداری MRI در سال 2017 نشان داد که حجم کلی مغز و حجم مغز در شش ساختار از هفت ساختار مغزی که در زیر ذکر شده است در افراد مبتلا به ADHD کوچکتر است. مطالعات متعدد تأخیر رشد قابل توجه مغز و 3 تا 5 درصد حجم کمتر کل مغز را در افراد مبتلا به ADHD در مقایسه با مغزهای عصبی تأیید کرده است.

لطفاً توجه داشته باشید که “کوچکتر” معادل “کمتر باهوش” نیست. ما نیازی به ادامه انگ و اطلاعات نادرست نداریم. بزرگتر در این مورد به “بهتر” ترجمه نمی شود.

همانطور که کریگ سورمن، رئیس مشترک هیئت مشاوران حرفه ای سازمان کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (CHADD) در مصاحبه ای در مورد نتایج این مطالعه گفت: “ممکن است این مناطق کمتر در افراد مورد استفاده قرار گیرند. با ADHD یا اینکه آنها کوچکتر هستند زیرا به طور متفاوتی سازماندهی شده اند یا به دلیل اینکه بافت حمایت کننده متفاوت است.”

هسته دمی.

 دمی با رفتار و انگیزه هدفمند همراه است. به این ترتیب، حجم کوچکتر و عدم تقارن ساختار مغز که به تشکیل بخشی از عقده های پایه کمک می کند، می تواند با دشواری در شروع کارها، برنامه ریزی حرکت و حفظ حرکت به سوی دستیابی به اهداف مرتبط باشد، که اختلالات مربوط به ADHD را تعریف می کند.

پوتامن.

پوتامن با یادگیری و کنترل حرکتی از جمله بیان گفتار مرتبط است. کمبود حجم ممکن است مسئول علائم ADHD مربوط به نقص در کارهای مربوط به مهارت های حرکتی ظریف مانند دست خط، هماهنگی و یا دست و پا چلفتی باشد. سورمن در مصاحبه خود اظهار داشت: “دم و پوتامن با هم کار می کنند و به عنوان دروازه ای برای فعالیت حرکتی عمل می کنند. اختلالات این نواحی می تواند منجر به بیش فعالی سیستم حرکتی شود که یکی از علائم رایج ADHD است.” همچنین ممکن است مسئول بروز مکرر آپراکسی و ADHD باشد. آپراکسی یک اختلال گفتاری حرکتی است که منجر به مشکل در تکلم می شود.

هسته اکومبنس.

هسته اکومبنس کوچکتر ممکن است با رفتار با انگیزه، اطلاعات پاداش و مشکلات عاطفی در ADHD از طریق عملکرد آن در پردازش پاداش مرتبط باشد. تغییرات در هسته اکومبنس می تواند به ما بینشی نسبت به یکی از مخرب ترین ویژگی های ADHD بدهد: فقدان انگیزه. افراد مبتلا به ADHD اغلب به طور غیرضروری و غیرمنصفانه به عنوان “تنبل”، “بی انگیزه” و حتی “بی تفاوت” به تصویر کشیده می شوند، در حالی که در واقعیت، مغز آنها از نظر ساختاری متفاوت است.

آمیگدال.

 آمیگدال، یکی از قدیمی‌ترین بخش‌های مغز، در شرکت‌کنندگان مبتلا به ADHD نیز کوچک‌تر بود. آمیگدال اغلب با تجربه احساسات، به ویژه ترس و پرخاشگری، از جمله شناسایی تهدیدها و فعال کردن رفتارهای مرتبط با ترس مرتبط است. بی نظمی عاطفی، نقص دیگری در عملکرد اجرایی مرکزی برای ADHD، با ناتوانی عاطفی یا تغییرات سریع و اغراق آمیز در خلق و خوی مشخص می شود که می تواند ناشی از تغییرات در آمیگدال و در نتیجه عدم تنظیم هیجانی باشد.

مخچه.

مخچه با هماهنگی حرکات حرکتی کنترل تعادل، راه رفتن، وضعیت بدن، تون عضلانی و فعالیت ارادی عضلانی مرتبط است. آسیب به این ناحیه در انسان منجر به از دست دادن توانایی کنترل حرکات ظریف، حفظ وضعیت بدن و یادگیری حرکتی می شود.

یک 2017 مطالعه نشان داد که کودکان مبتلا به ADHD حجم مخچه به طور قابل توجهی کمتر است. این تفاوت ساختاری می‌تواند به تأخیرهای حرکتی ظریفی که اغلب در ADHD دیده می‌شود کمک کند، یعنی استفاده از یک مداد یا گرفتن قاشق. همچنین می تواند مسئول دیسپراکسی، یک اختلال هماهنگی رشدی باشد که می تواند همزمان با ADHD رخ دهد.

قشر جلوی مغز.

قشر جلوی مغز (PFC) با خودآگاهی، تصمیم گیری، قضاوت، بینش، همدلی و توانایی خود تنظیمی احساسات و رفتار مرتبط است. مطالعات نشان داده‌اند که ADHD با عملکرد ضعیف‌تر در PFC، PFC نازک‌تر و ساختار متفاوت قشر جلوی مغز مرتبط است.

این ممکن است به ما کمک کند که کمبود ADHD در تصمیم گیری سودمند، برنامه ریزی برای آینده، مدیریت زمان، به تعویق انداختن، مهارت های اجتماعی ضعیف، مشکل در حفظ روابط، رفتارهای بیرونی سازی مانند رفتارهای مخرب، پرخاشگرانه و سرکشی، عدم کنترل تکانه را در نظر بگیریم. ، و بی نظمی

هیپوکامپ.

هیپوکامپ در افراد مبتلا به ADHD بزرگتر است نه کوچکتر. این ساختار مغز با حافظه بلند مدت و حافظه فعال مرتبط است. حافظه کاری توانایی نگه داشتن اطلاعات در حافظه شما در حین انجام کارهای دیگر است، مهارتی که اغلب در هنگام پیروی از دستورالعمل ها، تمرکز، یا حافظه مورد نیاز در لحظه کنونی استفاده می شود – برای مثال، فهرست کردن مسیرها در حین به خاطر سپردن یک آدرس، به خاطر سپردن آدرس مراحل یک مسئله ریاضی در حین انجام یک مسئله ریاضی.

مطالعه ای که در سال 2006 انجام شد نشان داد که کودکان و نوجوانان مبتلا به ADHD حجم هیپوکامپ بیشتری نسبت به کودکان عصبی دارند. محققان به این نتیجه رسیدند که افزایش حجم هیپوکامپ ممکن است تلاش مغز برای جبران اختلالات در درک زمان، تمایل به اجتناب از انتظار و رفتارهای احساس طلب مرتبط با ADHD باشد.

مدرسه روان شناسی. روان بنه

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *