مقاله ای جامع در مورد اختلال دوقطبی (پارت سوم)

اختلال دوقطبی

روان درمانی چگونه اختلال دوقطبی را درمان می کند؟

روان درمانی رمان از طریق مسیرهای مختلف به درمان اختلال دوقطبی کمک می کند. درمان، آموزش روانی برای بهبود انطباق با دارو، مهارت‌های مقابله با چالش‌های زندگی با این بیماری، درمان‌های سبک زندگی، ارتباط با عزیزان برای حمایت بیشتر، و کمک فوری برای بحران‌هایی که ممکن است باعث یک دوره شیدایی یا افسردگی شود، ارائه می‌دهد. بیماران با اهداف متفاوتی به سراغ درمان می‌روند، بنابراین یک درمانگر باید بیماران را تشویق کند تا آن اهداف را به اشتراک بگذارند و برای یافتن رویکرد مناسب همکاری کنند.

روانپزشکان چگونه تشخیص می دهند که کدام دارو را تجویز کنند؟

افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً به دارو نیاز دارند، اما انتخاب دارو یا ترکیب دارویی مناسب اغلب نیاز به آزمون و خطا دارد. برای تعیین درمان مناسب، روانپزشک ممکن است با دوز کم شروع کند و به تدریج بر اساس پاسخ و تحمل بیمار آن را افزایش دهد. آنها به دنبال بازخورد از بیمار خواهند بود و هر بار یک دارو را برای یافتن بهترین دارو تجویز می کنند.

افراد مبتلا به اختلال دوقطبی چگونه عوارض جانبی دارو را مدیریت می کنند؟

بیماران ممکن است عوارض جانبی دشواری مانند خستگی، افزایش وزن و حالت تهوع را تجربه کنند. تغییرات سبک زندگی می تواند به مدیریت این علائم کمک کند – بیماران می توانند ورزش کنند، رژیم غذایی سالمی داشته باشند، برنامه خواب منظمی داشته باشند و به دنبال حمایت اجتماعی باشند.

به اشتراک گذاشتن نگرانی ها در مورد دارو در درمان مهم است تا بیماران و پزشکان بتوانند بهترین مسیر رو به جلو را تعیین کنند. اگر یک دارو خوب عمل نکرده باشد، ممکن است گزینه های دیگری برای بررسی وجود داشته باشد. اگر نگرانی هایی در مورد انگ داروی روانپزشکی یا ترس از حفظ احساس خود وجود دارد، یک درمانگر می تواند شفافیت و حمایت را ارائه دهد.

زندگی با اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی می تواند اهداف و روابط فرد را تخریب کند. اما همراه با مراقبت‌های پزشکی مناسب، مبتلایان می‌توانند مهارت‌ها و استراتژی‌های مقابله را بیاموزند تا زندگی خود را در مسیر درست نگه دارند. اختلال دوقطبی، مانند بسیاری از بیماری های روانی، گاهی اوقات یک تشخیص بحث برانگیز است. در حالی که بیشتر مبتلایان این اختلال را یک سختی می‌دانند، برخی از نقش آن در زندگی خود قدردانی می‌کنند و برخی دیگر حتی آن را به بازده خلاق بیشتر مرتبط می‌کنند.

در حالی که درمان افسردگی اختلال دوقطبی سخت است، نوسانات خلقی و عود اغلب می توانند با یک تثبیت کننده خلق به تنهایی یا ترکیب با سایر داروها به تعویق بیفتند یا از آن جلوگیری کنند. روان درمانی کمک مهمی به دارو درمانی است، به ویژه برای مقابله با مشکلات شغلی و روابط که معمولاً با این اختلال همراه است. پزشکان به خوبی می‌دانند که هیچ درمان یکسانی برای همه وجود ندارد: فردی که برای اولین بار دچار شیدایی می‌شود، مانند فردی که یک دهه با بیماری دوقطبی زندگی کرده است، نخواهد بود.

آیا افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می توانند خلاقیت خود را در مصرف دارو حفظ کنند؟

ترس از دست دادن خلاقیت، بهره وری و احساس هویت می تواند افراد را از جستجوی کمک باز دارد. اما غفلت از درمان برای حفظ انرژی شیدایی اغلب منجر به تصادفی می شود که می تواند هر جنبه ای از رفاه فرد را تهدید کند.

یک درمانگر می تواند این نگرانی ها را برطرف کند و خلاقیت را دوباره تعریف کند. افزایش شدید انرژی شیدایی گاهی اوقات با خلاقیت اشتباه گرفته می شود تا خروجی بی نظم و بی پروا. شیدایی می‌تواند فرد را فریب دهد تا باور کند مهارت‌هایش بیشتر از چیزی است که واقعاً هستند. یک درمانگر می تواند به بیمار مبتلا به دوقطبی کمک کند تا به طور پیوسته توانایی های خلاقانه خود را به دنبال تثبیت خلق و خوی مهار کند و یک استراتژی سازمان یافته و جدول زمانی برای دستیابی به اهداف خود ایجاد کند.

آیا اختلال دوقطبی بر مذهب و معنویت تأثیر می گذارد؟

بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، بیش از حد دینداری را در طول شیدایی تجربه می کنند. 15 تا 22 درصد از مبتلایان به شیدایی دوقطبی در ایالات متحده دچار هذیان های مذهبی می شوند، مانند فکر اینکه شیاطین آنها را تماشا می کنند یا اینکه مسیح دوباره متولد شده است.

پدیده پیچیده معنویت شبکه هایی از مناطق متعدد مغز بخش‌هایی از لوب آهیانه با احساس تعالی معنوی مرتبط است، بخش‌هایی از قشر گیجگاهی و پیشانی در ذخیره و بازیابی باورهای مذهبی در حافظه نقش دارند و بخش‌های دیگر لوب پیشانی و ساختارهای لیمبیک مسئول عقلانی و عاطفی هستند. جنبه های اعتقادات دینی سطح دوپامین در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است در افزایش تجربیات مذهبی و معنوی نقش داشته باشد.

آیا اختلال دوقطبی مزایایی دارد؟

تجربه اختلال دوقطبی می تواند بین افراد متفاوت باشد. در حالی که تلفات عظیمی که این اختلال به جان بسیاری از افراد می‌گیرد نادیده گرفته می‌شود، برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معتقدند که این بیماری مزایای خاصی مانند خلاقیت، انگیزه و رهبری را به همراه دارد. اغلب برای نشان دادن ارتباط بین نبوغ و بیماری روانی از چهره های معروفی مانند ونسان ون گوگ، وینستون چرچیل و اخیراً کانیه وست نام برده می شود.

افسانه های رایج در مورد زندگی با اختلال دوقطبی چیست؟

یک تصور غلط رایج در مورد اختلال دوقطبی این است که شیدایی همیشه “خوب” است زیرا بهتر از افسردگی است. اما افراد در یک دوره شیدایی اغلب کارهای جاهلانه یا احمقانه انجام می دهند، اشتباه می کنند و به افراد دیگر صدمه می زنند. سوء تفاهم دیگر این است که اقدامات در دوره های شیدایی کاملاً داوطلبانه است، اما فرد کنترل کاملی بر توانایی های خود ندارد.

سوء تفاهم دیگر این است که درمان زمانی پایان می یابد که فرد پایدار باشد. اختلال دوقطبی مزمن است، بنابراین حفظ ثبات، ترکیب تغییرات سبک زندگی و آگاهی از محرک ها یک فرآیند مداوم است.

مدرسه روان شناسی. روان بنه

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *