اختلال دوقطبی و خودکشی

اختلال دوقطبی و خودکشی مقاله ای جامع در مورد اختلال سلامت روان و خودکشی (پارت سوم)

اختلال دوقطبی و خودکشی

بسیاری از اختلالات سلامت روان از جمله افسردگی، اختلال دوقطبی، اختلال شخصیت مرزی، و PTSD با افزایش خطر افکار یا تلاش برای خودکشی همراه هستند. علائم یأس، پوچی یا ناامیدی ممکن است فردی را که افسردگی، اختلال دوقطبی یا PTSD دارد، به فکر خودکشی سوق دهد. در اختلالاتی مانند اختلال شخصیت مرزی،  ADHD یا اختلال دوقطبی، نوسانات خلقی یا تکانشگری می تواند به خودکشی کمک کند. لذا سلامت روان و خودکشی دو معقوله مهم مهم مرتبط با هم می باشند.

در حالی که جستجوی کمک از مشاور و روان شناس برای افکار یا رفتارهای خودکشی صرف نظر از علت آن بسیار مهم است، تشخیص یک اختلال یا وضعیت روانشناختی خاص ممکن است به فرد کمک کند تا درمان به ویژه درمان مداوم و منظم را دریافت کند که به بهترین وجه با نیازهای سلامت روان او سازگار است.

همچنین مهم است که به یاد داشته باشید که در حالی که اکثر افرادی که بر اثر خودکشی می میرند دارای نوعی بیماری روانی قابل تشخیص هستند، اما در همه جا اینطور نیست. پرداختن به عوامل خطر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نیز بخش مهمی از پیشگیری از خودکشی است.

اختلال دوقطبی

اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی جدی است که با تغییرات چشمگیر بین دوره های افسردگی و مراحل پر انرژی (معروف به شیدایی یا هیپومانیا) مشخص می شود. هر دو مرحله اختلال دوقطبی با افزایش خطر خودکشی همراه است. و این موضوع حاکی از اهمیت مسئله اختلال دوقطبی و خودکشی است.

اختلال دوقطبی با دارو و یا درمان قابل درمان است، اما از آنجایی که اغلب تشخیص داده نمی‌شود یا اشتباه تشخیص داده می‌شود، برخی از افراد ممکن است سال‌ها یا دهه‌ها قبل از دریافت درمان با این اختلال زندگی کنند. درمان، پس از شروع، خطر خودکشی را تا حد زیادی کاهش می دهد.

آیا خودکشی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی بیشتر است؟

اختلال دوقطبی با افزایش قابل توجهی خطر رفتار خودکشی همراه است (اختلال دوقطبی و خودکشی) مجموعه ای از شواهد نگران کننده نشان می دهد که بین 25 تا 60 درصد از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی در مقطعی از زندگی خود اقدام به خودکشی می کنند.

تا 20 درصد خودکشی کامل خواهند کرد. از آنجایی که علائم اختلال دوقطبی درمان نشده با افزایش سن بدتر می شود، خطر خودکشی با افزایش سن افزایش می یابد. با این حال، درمان مناسب می تواند به طور قابل توجهی تفکر خودکشی را تقریبا در هر سنی کاهش دهد.

آیا خودکشی در دوقطبی یک یا دو قطبی دوم شایعتر است؟

اختلال دوقطبی به دو نوع اولیه تقسیم می شود، دوقطبی I و دو قطبی II . دوقطبی I شکل شدیدتر این اختلال در نظر گرفته می شود و با دوره های شیدایی، حالت خلق و خو، انرژی و رفتار بالا مشخص می شود. در طول یک دوره شیدایی شدید، فرد ممکن است در معرض خطر بیشتری برای رفتارهای هذیانی، خطرناک یا خودکشی باشد. در مقابل، افراد مبتلا به دوقطبی II معمولاً هیپومانیا را تجربه می‌کنند، شکل بسیار خفیف‌تری از شیدایی که اغلب به طور قابل‌توجهی عملکرد را مختل نمی‌کند.

با این حال، به طور کلی، شواهد نشان می دهد که خطر خودکشی در هر دو شکل اختلال دوقطبی نسبتاً برابر است و نشان از اهمیت مسئله اختلال دوقطبی و خودکشی است. این به این دلیل است که افکار خودکشی به احتمال زیاد در طول دوره‌های افسردگی ایجاد می‌شوند، که بدون در نظر گرفتن نوع اختلال ممکن است کاملاً شدید باشد.

چه عواملی در افزایش خطر خودکشی در بیماران دوقطبی نقش دارند؟

عدم درمان یک عامل خطر عمده برای خودکشی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی است. اکثر افراد مبتلا به اختلال دوقطبی گزارش می دهند که تقریباً 10 سال پس از اولین نوسان خلقی خود برای درمان ایمن منتظر می مانند. فراتر از آن، دوره های افسردگی اغلب محرک هایی برای افکار یا رفتار خودکشی هستند، به خصوص اگر ناامیدی یا انزوا شدیدتر باشد. در افراد مبتلا به دوقطبی I، دوره های شیدایی که با تحریک پذیری، تفکر هذیانی یا تفکر غیرمنطقی مشخص می شود، می تواند به طور قابل توجهی خطر خودکشی را افزایش دهد.

تشخیص نادرست نیز ممکن است کمک کند. تقریباً دو سوم افراد مبتلا به اختلال دوقطبی گزارش می‌دهند که با بیماری روانی دیگری) اغلب افسردگی اساسی یا (ADHD تشخیص داده شده‌اند، قبل از اینکه در نهایت متوجه شوند که به اختلال دوقطبی مبتلا هستند. درمان آن شرایط اغلب برای اختلال دوقطبی مناسب نیست و در بسیاری از موارد می تواند علائم را بدتر کند. (برای مثال داروهای محرک ADHD می توانند علائم شیدایی را تشدید کرده و خطر رفتار هذیانی را افزایش دهند.)

تمامی موارد ذکر شده در این بخش از فاکتورهای مهم در اختلال دوقطبی و خودکشی می باشند.

آیا شیدایی خطر افکار یا رفتار خودکشی را افزایش می دهد؟

بله، در حالی که احساسات موجود در شیدایی می تواند مثبت (حتی برای برخی سرخوشی) باشد. آنها همچنین می توانند با منفی بافی باشند و به صورت تحریک، اضطراب یا پرخاشگری ظاهر شوند. از آنجایی که شدیدترین شیدایی با رنگ منفی آن می‌تواند باعث آسیب زدن به خود، خشونت یا هذیان شود، که همگی می‌توانند احتمال مرگ عمدی یا تصادفی را افزایش دهند. در افرادی که “تغییراتن خلقی شدید” را تجربه می کنند، شیدایی و افسردگی ممکن است به سرعت رخ دهد، بی ثباتی ذهنی را افزایش داده و به طور بالقوه خطر را افزایش می دهد (اختلال دوقطبی و خودکشی)

آیا افراد مبتلا به دوقطبی بیشتر احتمال دارد در مرحله افسردگی افکار خودکشی داشته باشند؟

افکار یا رفتارهای خودکشی بیشتر در هنگام خلق و خوی پایین رخ می دهد و به عنوان یک علامت مشخص از مراحل افسردگی دوقطبی در نظر گرفته می شود. با این حال، آنها همچنین ممکن است در طول فازهای شیدایی یا فازهای “مخلوط” رخ دهند که دارای ویژگی های مانیا و افسردگی هستند.

آیا تفاوت های مغزی به افزایش خطر خودکشی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک می کند؟

شواهد نشان می‌دهد که ممکن است تفاوت‌های مغزی بین مبتلایان به اختلال دوقطبی که اقدام به خودکشی می‌کنند و افرادی که این کار را انجام نمی‌دهند، وجود داشته باشد. یک مطالعه نشان داد که در میان بزرگسالان جوان مبتلا به اختلال دوقطبی تشخیص داده شده، افرادی که قبلاً اقدام به خودکشی کرده بودند، کاهش قابل توجهی در حجم ماده خاکستری در هیپوکامپ، قشر پیشانی و مخچه (نواحی مغزی که در کنترل تکانه و تنظیم احساسات نقش دارند) نشان دادند.

همچنین ارتباط کلی بین نواحی مغز را در مقایسه با مناطقی که هیچ اقدام به خودکشی ثبت نشده ای کاهش داد. چنین تفاوت های مغزی می تواند منجر به رفتار خودکشی تکانشی یا کاهش توانایی مقابله با احساسات منفی شود.

مدرسه روان شناسی. روان بنه

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *