تحقیقات علم روان شناسی درباره ی افراد خودشیفته مسن چه می گوید؟

هرگز تصور نکنید که دادن چیزی که یک خودشیفته می خواهد، او را راضی می کند.

اختلالات شخصیت همیشه با بالا رفتن سن افراد از بین نمی روند.

افراد مسن تر مبتلا به NPD به احتمال زیاد با پرخاشگری و ناسازگاری ارتباط برقرار می کنند.

از درگیر شدن بیش از حد عاطفی خودداری کنید زیرا این کار شما را بیشتر سنگین می کند.

ممکن است بخواهیم باور کنیم که با بالا رفتن سن افراد در خرد، مهربانی و علاقه خود به بازپرداخت به دیگران رشد می کنند. در حالی که این برای بسیاری از افراد مسن صادق است، افرادی که در اوایل زندگی خود با اختلالات شخصیتی تشخیص داده شده اند، احتمالاً این ویژگی ها را در بزرگسالی بعدی نیز به همراه خواهند داشت. در واقع، یک مطالعه (پندرس و همکاران، 2020) نشان داد که 15 درصد از سالمندانی که در جوامع مسکونی خود زندگی می کنند، دارای اختلالات شخصیتی قابل تشخیص هستند و حدود 58 درصد از افراد در خانه های سالمندان دارای اختلالات شخصیتی هستند. نه تنها متخصصان با چالش های فزاینده ای در درمان این افراد مواجه هستند، بلکه خانواده ها و فرزندان این افراد مسن نیز با چالش های فزاینده ای روبرو هستند.

در حالی که تحقیقات نشان می‌دهد که احتمال ابتلا به اختلال شخصیت در مردان مسن‌تر از زنان بیشتر است (Treagust et al., 2022)، زنان بیشتر احتمال دارد که سایر تشخیص‌های سلامت روان را داشته باشند. اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) در بین مردان شایع تر است، و به نظر می رسد که به عنوان محصول روابط بین فردی اولیه و خلق و خوی ایجاد می شود – سطوح خشم در جوانان با توسعه NPD مرتبط است (لنزنوگر، 2023).

با درک این موضوع که افراد خودشیفته تخمین بیش از حد بالایی از توانایی، استحقاق و موقعیت خود دارند، منطقی است که آنها ممکن است با خشم شدید واکنش نشان دهند هنگامی که آنها را خنثی می کنند یا آنچه را که احساس می کنند باید انکار کنند. خشم و میل به سرزنش واکنش‌های مکرر زمانی است که احساس می‌کنند مورد بی‌احترامی قرار گرفته‌اند، اعتباری که فکر می‌کنند سزاوارشان نیست، یا خواسته‌هایشان برآورده نشده است.

منفی بودن خودشیفته های مسن تر

با افزایش سن افراد، فراوانی تعاملات اجتماعی اغلب کاهش می یابد که می تواند منجر به تنهایی شود. با این حال، در حالی که بیشتر افراد مسن هنگام درگیر شدن با افراد دیگر احساس تنهایی کمتری می کنند، افراد خودشیفته تغییر خلق و خوی مشابهی را تجربه نمی کنند (ژانگ و همکاران، 2020). خودشیفته‌های مسن‌تر برای تعاملات اجتماعی ارزشی یکسان قائل نیستند – و از گذراندن وقت با دیگران احساس بهتری ندارند. در مطالعه دیگری، ژانگ و همکاران. (2022) دریافت که عبارات کلامی که توسط خودشیفته‌های مسن‌تر استفاده می‌شود، به طور قابل توجهی با همسالان خود متفاوت است. آنها نه تنها بیشتر صحبت می کنند، بلکه بیشتر فحش می دهند و از زبانی پرخاشگرانه و کمتر موافق استفاده می کنند.

مراقب یا فرزند خودشیفته: این هرگز آسان نیست

در حالی که بزرگ شدن با یک والدین خودشیفته می تواند به طرز باورنکردنی چالش برانگیز باشد، این امید که ممکن است روزی فرار کنید و زندگی خودتان را داشته باشید ممکن است زمانی که والدین بزرگتر شما به مراقبت یا حمایت شما نیاز دارند، از بین برود. متأسفانه، رفتار خودشیفتگی و دیدگاه نزدیک‌بین و خودمحورانه می‌تواند با کاهش توانایی‌های یک فرد مسن‌تر، به ظاهر رشد کند. آنها ممکن است همه چیز را به وضعیت “زندگی یا مرگ” تبدیل کنند، زیرا شما را برای پاسخگویی به نیازها و هوس هایشان تحت تعقیب قرار می دهند. آنها ممکن است شما را به خاطر تصمیمات ضعیفی که گرفته اند، از دست دادن فرصت ها سرزنش کنند و به دلیل سلامتی ضعیف یا کاهش ظرفیت، به شما سرزنش کنند.

عواقب مراقبت از یک خودشیفته چیست؟

اگر از یک خودشیفته مراقبت می کنید و نمی توانید درک کنید که چرا این کار را بسیار سخت تر از دیگرانی دارید که از کسی مراقبت می کنند، ممکن است از دانستن این موضوع راحت شوید که تحقیقات (دی و همکاران، 2020) نشان می دهد که بار شما بیشتر از بسیاری دیگر. در واقع، مراقبت از یک فرد مبتلا به NPD سخت تر از زمانی است که او یک بیماری روانی جدی دیگر داشته باشد. بار بیشتری را به دوش می کشد و رفاه را کاهش می دهد، با این حال بعید است که احساس غم و اندوه یا همدردی را برای فرد مبتلا به NPD که به روش های تهاجمی رفتار می کند، افزایش دهد.

چگونه مقابله کنیم؟

شاید مهم‌ترین قانونی که باید هنگام مراقبت از یک خودشیفته مسن‌تر به خاطر بسپارید این است که بیش از حد احساسی درگیر نشوید و بیش از حد درگیر انتقاد نشوید. هر دوی این سبک‌های مقابله‌ای ناسازگار بر فردی که سعی در کنار آمدن دارد تأثیر منفی می‌گذارد. شناخت محدودیت های کاری که یک مراقب می تواند از نظر توانبخشی یک خودشیفته انجام دهد، هدیه ای است که می توانید به خود بدهید. درگیر شدن بیش از حد در علائم آنها به کسی کمک نمی کند، و بعید است که انتقاد شدید از آنها رفتار آنها را تغییر دهد.

تصور نکنید که دادن چیزی که یک خودشیفته می‌خواهد او را راضی می‌کند. خودشیفته ها هرگز راضی نمی شوند. همیشه چیز دیگری وجود دارد که آنها می خواهند مطالبه کنند، همانطور که شما به هر چیزی که قبلاً خواسته بودند تسلیم شده اید.

به خودت فیض عطا کن توجه داشته باشید که مراقبت از یک خودشیفته خسته کننده تر از مراقبت از فردی با سایر اختلالات روانی است. طبیعی است که گاهی اوقات احساس ناراحتی و عصبانیت کنید.

اجازه ندهید احساسات منفی شما را از بین ببرد. آنها را به رسمیت بشناسید و اجازه دهید از شما عبور کنند. به خود اجازه ندهید که در مورد چیزها نشخوار فکر کنید – این به احساس افسردگی منجر می شود و فقط باعث می شود احساس کنید توانایی مدیریت کمتری دارید. در «زمان فرار» و «زمان استراحت» بسازید. وقتی می دانیم که در انتهای تونل نوری وجود دارد، حتی اگر فقط چند دقیقه در ایوان ایستاده و در زیر نور آفتاب ایستاده باشد، چیزهای سخت را قابل تحمل تر می کند.

برای محافظت از منابع داخلی و خارجی خود، مرزهایی ایجاد و حفظ کنید. فقط به این دلیل که کسی چیزی از شما مطالبه می کند به این معنی نیست که شما باید آن را فراهم کنید – چه منابع ملموس یا ناملموس.

از اینکه موفق نشدید یک خودشیفته را خوشحال کنید، احساس گناه نکنید. هیچ چیز نمی تواند رضایت دائمی یک خودشیفته را به ارمغان بیاورد جز رنج مداوم دیگران که برای رفع نیازهای خودشیفته تلاش می کنند.

به یک گروه پشتیبانی بپیوندید. دانستن اینکه دیگران در مشکلاتی که شما با آن روبرو هستید به اشتراک می گذارند، می تواند تجربیات شما را عادی کند. شنیدن داستان های دیگران و نحوه مدیریت چالش های مشابه به آنها کمک می کند.

برای پشتیبانی حرفه ای تماس بگیرید. صحبت کردن درباره احساسات و داشتن دیدگاهی عینی می تواند آزاد کننده باشد – همانطور که می تواند در مورد احساسات پیچیده، پذیرش محدودیت ها، نگاه کردن به گزینه ها و یادگیری راهبردهای مقابله ای جدید آزاد باشد.

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *