چرا مغز نوجوانان به صورت ریسک پذیر طراحی شده است؟

نوجوانان و بزرگسالان جوان بیش از هر گروه سنی دیگری ریسک می کنند (استاینبرگ، 2008). این خطرپذیری شامل رانندگی خطرناک (مانند ارسال پیامک)، مصرف مواد مخدر، نوشیدن الکل و رفتارهای جنسی پرخطر می شود. علیرغم تلاش های آموزشی برای ارائه اطلاعات به نوجوانان در مورد رفتارهای پرخطر، بسیاری از نوجوانان به رفتار پرخطر ادامه می دهند (کان، و همکاران، 2014).

چگونه تداوم رفتار مخاطره آمیز نوجوانان را علیرغم مقدار زیادی پولی که صرف برنامه های پیشگیری می شود، توضیح دهیم؟ برای کاهش خطر چه کنیم؟

تعداد فزاینده‌ای از تحقیقات مغزی در حال ارائه پاسخ به این سؤالات است. مردم اغلب بر این باورند که نوجوانان رفتارهای مخاطره آمیز انجام می دهند، زیرا آنها در ارزیابی ریسک خیلی خوب نیستند. اما تحقیقات اولیه در این زمینه نشان داد که نوجوانان به اندازه بزرگسالان در ارزیابی ریسک در طیف وسیعی از رفتارهای پرخطر خوب هستند (بیث-ماروم، آستین، فیشوف، پاملگرن، و جاکوبز-کوادرل، 1993). نوجوانان می دانند که این رفتارها مخاطره آمیز است، اما همچنان آنها را انجام می دهند. چرا؟

تحقیقات در مورد روابط با همسالان و رشد مغز در دوره نوجوانی ممکن است پاسخی ارائه دهد.

در سال های اخیر، در دسترس بودن تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) و تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی (fMRI) افزایش یافته است. با استفاده از این ابزارها، محققان چندین تغییر در مغز در دوران بلوغ یافته اند (بلیکمور، برنت، و دال، 2010؛ برای بررسی، به بلیکمور، 2012 مراجعه کنید) که در توضیح رفتار پرخطر مهم است.

اول، در طول دوره نوجوانی، علاقه به روابط با همسالان افزایش می یابد (لارسون و ریچاردز، 1991)، و حساسیت به تأثیر همسالان در سال های اولیه نوجوانی افزایش می یابد و در حدود 14 سالگی به اوج خود می رسد (برندت، 1979). مطابق با این تغییرات قابل مشاهده در روابط با همسالان، مطالعات تصویربرداری مغز نشان داده است که چندین ناحیه از مغز نوجوانان را نسبت به بزرگسالان نسبت به پاداش های روابط با همسالان حساس تر می کند (آلبرت، چین، و استاینبرگ، 2013). این امر به نوجوانان انگیزه می‌دهد تا در موقعیت‌های تصمیم‌گیری که شامل رفتارهای پرخطر است، روی همسالان خود تمرکز کنند.

ثانیاً، نوجوانان بیشتر از بزرگسالان مضطرب هستند که توسط همسالان طرد شوند. ناحیه ای از مغز که به عنوان قشر جلوی پیشانی بطنی راست (PFC) شناخته می شود ممکن است در کمک به افراد برای مقابله با ارزیابی های منفی همسالان با کاهش پریشانی مهم باشد. تحقیقات نشان می‌دهد که این ناحیه مغز به‌شدت توسط بزرگسالان در زمان طرد شدن از نظر اجتماعی نسبت به نوجوانان مورد استفاده قرار می‌گیرد (سبستیان، و همکاران، 2011). وقتی نوجوانان از این ناحیه از مغز در طول طرد همسالان استفاده می‌کنند، سطوح پایین‌تری از پریشانی را گزارش می‌کنند (Masten، و همکاران، 2009).

با این حال، در طول سال‌های نوجوانی، این ناحیه مغز هنوز در حال رشد است (بلیکمور و میلز، 2014)، بنابراین نوجوانان ممکن است در کنترل پریشانی در طرد اجتماعی همسالان به آن اندازه مؤثر نباشند. این احتمالاً به درگیر شدن در رفتارهای مخاطره آمیز برای جلوگیری از طرد شدن توسط همسالان خود کمک می کند.

سوم، ناحیه دیگری از مغز، قشر جلوی مغز جانبی (PFC)، مسئول خود تنظیمی بالغ است و به تدریج در دوره نوجوانی رشد می کند (آلبرت، و همکاران، 2013). در یک مطالعه، نوجوانان اولیه، نوجوانان دیررس و بزرگسالان زمانی که تنها بودند در یک کار رانندگی کامپیوتری به طور مشابه رفتار کردند (گاردنر و استاینبرگ، 2005). با این حال، هنگامی که آنها با دو دوست هم سن و سال جفت شدند، تفاوت های آشکاری ظاهر شد. نوجوانان اولیه با حضور دوستان احتمال بیشتری داشت که در رانندگی پرخطر شرکت کنند. نوجوانان دیررس در رانندگی با دوستانشان تا حدودی ریسک بیشتری داشتند. حضور دوستان هیچ تاثیری بر رانندگی بزرگسالان نداشت.

محققان با استفاده از وظیفه رانندگی کامپیوتری همراه با fMRI دریافتند که برخلاف بزرگسالان، نوجوانان بیشتر از زمانی که می‌دانند دوستانشان آنها را مشاهده می‌کنند، درگیر رانندگی پرخطر می‌شوند تا زمانی که تنها هستند (Chein, Albert, O’). براین، اوکرت و استاینبرگ (2011) ناحیه ای از مغز که توسط بزرگسالان استفاده می شد، به تصمیم گیری و خود تنظیمی در کارهایی مانند رانندگی کمک می کند در هنگام تکمیل وظیفه رانندگی، بیشتر با پاداش همراه هستند.

ما در اوایل نوجوانی تغییراتی در مغز داریم که باعث می‌شود نوجوانان بیشتر بر پاداش‌های همسالان تمرکز کنند و در فعالیت‌های همسالان شرکت کنند. این افزایش تمرکز روی همسالان در زمانی اتفاق می‌افتد که PFC هنوز آماده کمک به خود تنظیمی بالغ نیست. این عوامل یک «طوفان کامل» از فرصت‌ها برای رفتارهای پرخطر را فراهم می‌کنند.

اگر صحبت در مورد خطرات رفتارهای پرخطر به اندازه ای که والدین دوست دارند در پیشگیری از آنها مؤثر نباشد، والدین چه کاری می توانند انجام دهند؟

چندین رویکرد وجود دارد که والدین می توانند برای مدیریت مؤثرتر روابط همسالان نوجوانان از آنها استفاده کنند (مونتس، 2004؛ 2008؛ استاینبرگ، 2010). در اینجا چهار راه برای کاهش خطر والدین وجود دارد1. برای نوجوانان جوان‌تر، والدین (والدین) ممکن است محیطی را طراحی کنند تا فعالیت‌های ایمن را که بر نیاز نوجوانان جوان به جستجوی احساسات متمرکز است، ارائه دهند (مونتس، 2004؛ 2008). به عنوان مثال، فعالیت های خارج از منزل با نظارت بزرگسالان با همسالان، مانند صخره نوردی و زیپ لاین، می تواند زمینه خوبی برای ایجاد هیجان و روابط اجتماعی مورد نیاز برای نوجوانان جوان فراهم کند.

2. نظارت بر تعامل نوجوانان با همسالان و ارائه قوانینی برای تعامل با همسالان می تواند فرصت های رفتار پرخطر را محدود کند (مونتس، 2002؛ 2004؛ 2008؛ استینبرگ، 2010).

3. والدین نیز باید قوانین رانندگی فارغ التحصیل را بدانند و اجرا کنند. اغلب این قوانین تعداد همسالانی را که در هنگام رانندگی نوجوانان مجاز به سوار شدن در وسیله نقلیه هستند محدود می کند.

4. برای نوجوانان بزرگتر، والدین می توانند با نوجوانان در مورد همسالان مشورت کنند. مشاوره می تواند بر توانایی رو به رشد نوجوانان برای خودتنظیمی ایجاد کند و آنها را تشویق کند تا راهبردهایی را برای پیمایش موقعیت های همسالان که در آن فعالیت مخاطره آمیز ممکن است رخ دهد، شناسایی و توسعه دهند (مونتس، 2004؛ 2008).

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *