دکتر گابارد و دکتر بک در مورد رویکردهای درمانیشان چه میگویند؟
مریم بابایی فرد. کارشناس ارشد روانشناسی عمومی
در این مقاله به 7 سؤال مشترک در مورد رواندرمانی، از دو رویکرد متفاوت روان پویشی و رفتاری شناختی پرداخته میشود. دکتر گلن ا گابارد رواندرمانگر پویشی و دکتر جودیت بک شناخت درمانگر به این سؤالات بهصورت جداگانه پاسخ دادهاند.
سؤال اول. به بیماری که برای بار اول مراجعه کرده و از شما میپرسد:«در چه مورد باید صحبت کنم؟» چه پاسخی میدهید؟
پاسخ دکتر گابارد:
من به بیمار میگویم که مختار است در مورد هر آنچه در حال حاضر او را بیشتر از هر چیز دیگر آشفته ساخته صحبت کند. همچنین به کاربرد کلمه «باید» در صحبتهای او توجه میکنم. تأکید میکنم که رواندرمانی بههیچوجه فرایندی اجباری نیست و اینکه او باید تمرکز کند تا بتواند به نگرانیهایش فکر کند و نیز میگویم که نگران این نباشد که من فکر میکنم که او چه باید بگوید.
پاسخ دکتر بک:
معمولاً مراجعین این سؤال را از من نمیپرسند. چراکه بهعنوان یک شناخت درمانگر در جلسهی اول وقت زیادی را صرف توضیح درمان شناختی و نحوهی پیش بردن جلسات نمیکنم (سپس از این موضوع که فرآیند درمان برای آنها معنی دارد و اینکه احساس خوبی نسبت به آن دارند اطمینان حاصل میکنم). سپس جملهای با این مضمون به آنها میگویم: در ابتدای هر جلسه من از شما در مورد مشکل یا مشکلاتی که برای حل آنها از من کمک میخواهید سؤال میکنم. همچنین از شما میپرسم که آیا مسئلهای دیگری نیز وجود دارد که شما مایل باشید در مورد آن صحبت کنید. ما این روند را «طرحریزی دستور جلسه» مینامیم. نظر شما در این مورد چیست؟
سؤال دوم. ازنظر مراجعان در فرآیند درمان چه چیز از همه مشکلتر است؟
پاسخ دکتر گابارد:
سختترین مسئله ازنظر مراجعان این است که برای فهم درست خودشان چه باید بکنند. رواندرمانی فشرده شما را به تاریکترین نقاط روان، جایی که نمیخواهید بروید، رهنمون میکند. به همین دلیل بیماران تمایل دارند در برابر کمک درمانگر مقابله کنند چراکه در خود حس مهیب آسیبپذیری آمیخته با خودفریبی و دفاعهای ماهرانه و دقیق که در روند درمان برایشان محرز شده را احساس میکنند تا درنهایت ببینند چه کسی هستند.
پاسخ دکتر بک:
این موضوع در مراجعین مختلف متفاوت است؛ اما معمولاً تغییر دادن باورهای بنیادین، عمیقترین (منفیترین و ناکارآمدترین) باورها در مورد خود، دیگران و/یا دنیا، اگر برای مدت طولانی آن باورها را داشتهاند، میتواند مشکل باشد؛ اما شناخت درمانی پیشنهادهای بسیار مؤثری دارد که میتواند این روند را سادهتر سازد.
برای مطالعه متن کامل مقاله اینجا را کلیک کنید.