استرس چگونه بر زندگی روزمره تاثیر می گذارد و برای آن چه کاری می توانیم انجام دهیم؟

استرس، اضطراب و استرس زیاد زندگی روزمره ما را مختل می کند اما می توانیم تعادل را پیدا کنیم.

یک ارزیابی صادقانه می تواند به ما کمک کند تا مکان هایی را که زندگی روزمره ما تحت تاثیر استرس قرار می گیرد، شناسایی کنیم.

نحوه عملکرد ما به صورت روزانه بینش ارزشمندی را در مورد نحوه مدیریت استرس و اضطراب ارائه می دهد.

تصور اینکه عملکرد روزانه ایده آل چگونه به نظر می رسد می تواند به ما در تدوین برنامه ای برای کاهش استرس کمک کند.

اضطراب و استرس مختل کننده هستند. آنها مانع از توانایی ما در زندگی و انجام موفقیت آمیز تعهدات و مسئولیت های روزانه مان می شوند. بدتر از آن، آن‌ها ما را از لحظه‌های شادی، رضایت و آرامش کنونی خارج می‌کنند و افکار، گمان‌ها و نتیجه‌گیری‌های نادرست آینده را جایگزین آن‌ها می‌کنند. زمانی که نگرانی بر ما غلبه می کند، ذهن ما به جای اینکه به «آنچه هست» به «چه می شود اگر» می پردازد. این نوع تفکر باعث پرت شدن حواس ما می شود، زندگی روزمره ما را مختل می کند و احساس ثبات و تعادل را از ما سلب می کند.

از نظر روانشناختی، عملکرد روزانه و فعالیت‌های زندگی روزمره اساساً چیزهایی هستند که به طور ایده‌آل و سالم می‌توانیم به صورت روزانه انجام دهیم، زمانی که نگرانی، استرس یا فشار بیش از حد مانع ما نمی‌شود. با این حال، زمانی که استرس و نگرانی مانع می شود، انجام حتی ضروری ترین و ابتدایی ترین کارها برای ما دشوار است. این به دلیل تنبلی یا عدم مسئولیت پذیری نیست، بلکه به دلیل احساس فلج و خستگی است که می تواند با نگرانی و استرس شدید همراه باشد. برخی از زمینه‌های عملکرد روزانه که می‌توانند تحت تأثیر منفی اضطراب قرار گیرند عبارتند از:

بهداشت فردی و مراقبت از خود.

انجام وظایف و تعهدات کاری.

انجام وظایف خانوادگی/فرزندپروری/مراقبتی.

توجه به مسئولیت های مالی / تعهدات خانگی.

توجه به تندرستی/سلامتی/ورزش/خواب/رژیم غذایی.

توانایی درگیر شدن در فعالیت ها / سرگرمی ها / علایق / استراحت و آرامش لذت بخش.

زمانی که هر یک از این حوزه‌های زندگی روزمره تحت تأثیر اضطراب قرار می‌گیرد، ما زندگی و تجربیات خود را محدود می‌کنیم و به تعبیری ناقص زندگی می‌کنیم، زیرا برخی از عناصر زندگی روزمره ما در حاشیه قرار می‌گیرند. ما بیش از حد روی نگرانی هایمان تمرکز می کنیم، که این بخش های مهم دیگر زندگی ما را پنهان می کند.

این سؤال پیش می‌آید که وقتی متوجه می‌شویم که عملکرد روزانه ما تحت تأثیر منفی نگرانی و اضطراب است، چه کاری می‌توانیم انجام دهیم.

صادقانه آنچه را که در زندگی ما اتفاق می افتد ارزیابی کنید (کار، خانواده، روابط شخصی، سلامت جسمی، فشار مالی و غیره). توجه به عناصر خاصی که باعث استرس و نگرانی ما می شود، گامی جدایی ناپذیر در تدوین برنامه ای برای کاهش تأثیر منفی غلبه است.

تصور کنید که عملکرد روزانه احیا شده چگونه ممکن است به نظر برسد. به این فکر کنید که اگر عملکرد مطلوبی داشتیم، دوست داشتیم زندگی‌مان چگونه باشد. شاید این بدان معناست که ما زمانی را برای صرف با خانواده‌هایمان، ورزش کردن و درگیر شدن در علایق شخصی و ترک کار «درب منزل» در هنگام خروج از دفتر داشته باشیم. داشتن حسی از اینکه عملکرد بازسازی شده چگونه به نظر می رسد می تواند به ما کمک کند تا در مورد چگونگی اعمال تغییرات مثبت به طور عملی فکر کنیم.

مناطقی را که به حمایت نیاز داریم شناسایی کنیم. به عنوان مثال، اگر با چند ساعت کار مشکل داریم، ممکن است از یک روز شخصی استفاده کنیم، با یک سرپرست صحبت کنیم، یا به این فکر کنیم که چگونه مرزهای قوی تری را در شغل خود اعمال کنیم. وقتی صادقانه نگاه کنیم که چقدر زمان و انرژی به بخش‌های مختلف زندگی‌مان اختصاص داده شده است، می‌توانیم تشخیص دهیم که کجا به کمک نیاز است.

اجرای طرحی برای کاهش استرس به عنوان یک درمانگر جدید، به طور معمول بیش از 30 مشتری در هفته می دیدم، که اغلب هشت یا نه نفر را بدون وقفه می دیدم. من به جایی رسیدم که مجبور شدم تغییری ایجاد کنم، زیرا مشخص شد که این نوع برنامه ناپایدار است و عملکرد روزانه من را مختل می کند. برنامه من کم شروع شد: شروع به برنامه ریزی در وسط روز برای خوردن ناهار و استراحت کنید. از آنجا، من تلاش کردم تا حجم پرونده خود را به تعداد قابل کنترل تری کاهش دهم. تنها از طریق یک ارزیابی صادقانه از سطح استرسم بود که توانستم تصور کنم که چگونه می توان با ایجاد تغییراتی برای کاهش حساسیت به فرسودگی شغلی، زندگی ام را بهتر کرد.

زمانی که بتوانیم به اندازه کافی اضطراب، استرس و استرس را کاهش دهیم، عملکرد روزانه ما به سطحی از ترمیم می رسد که در آن می توانیم تعهدات خود را انجام دهیم، در تجربیات خود حضور داشته باشیم و زمان و انرژی را برای کارهایی که می خواهیم انجام دهیم، صرف کنیم. تمرکز بی مورد روی نگرانی ها، عوامل استرس زا، یا پتانسیل های آینده. علائم بازیابی عملکرد روزانه ممکن است شامل موارد زیر باشد:

زمان بیشتری برای اختصاص دادن به علایق، سرگرمی ها و مراقبت از خود.

کاهش زمان تمرکز بر نگرانی ها و اضطراب های مربوط به کار.

مرزهای قوی تر با ارتباطات کاری و بعد از ساعت کاری.

تمرکز بهتری روی بهداشت شخصی، فعالیت بدنی و سلامت جسمانی داشته باشید.

تعادل بیشتر بین کار، خانواده و خود.

تمرکز و تثبیت کمتر بر سناریوهای آینده (“چه می شود”) و توجه بیشتر به لحظه حال (“چیست”).

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *