مژگان عطار. کارشناس ارشد روانشناسی عمومی
تجربه، از هر آموزشی قویتر است. این را بارها شنیده ولی شاید در عمل به آن باور نداریم. والدین بسیاری با مراجعه به کلینیکها به دنبال برطرف کردن مشکلات کودکشان هستند درحالیکه کلید حل مشکل در بازبینی روشهای فرزندپروری ست.
بازبینی در فرزندپروری
یکی از نکات کلیدی در فرزندپروری، بازبینی، تأمل و بازخورد دادن والدین به یکدیگر است. بسیاری از افراد همه اصول را رعایت میکنند اما نتیجه مطلوب را نمیگیرند، چراکه فرزندپروری یک فرایند ایستا و ثابت نیست بلکه باید در طول ارتباط افراد با یکدیگر تنظیم شود. به عبارتی افراد باید پس از اجرای برخی اصول فرزندپروری، زمانی را برای بررسی عمل خود و بازخوردهای آن نیز صرف کنند. چراکه قواعد کلی فرزندپروری باید به دست والدین و توسط آنها و با توجه به شرایط زندگی آنها، اختصاصی و ویژه سازی شود.
در زندگی مدرن امروزی افراد زمان اندکی را برای بازبینی و تفکر در روشهای فرزندپروریشان میگذارند. استرسهای روزمره، خستگی، کار زیاد و هیجانات به افراد اجازه نمیدهند تا افراد در مورد روشهای فرزندپروریشان تفکر کرده و درسهای جدیدی از روند فعالیت خود یاد بگیرند.
طبق گزارش انجمن روانشناسی آمریکا (APA):
- بیشتر آمریکاییها سطوح بالایی از استرس را تجربه میکنند.
- مادرها بهصورت میانگین تنها 17 دقیقه در روز را صرف خود میکنند.
- 50 درصد پدرها و 56 درصد مادرهای شاغل بیان میکنند که برای آنها برقرار کردن تعادل بین زندگی خانوادگی و کار بسیار سخت است.
- 47 درصد زمانهایی که مردم در آن هشیار هستند تنها به توجه به فعالیت جاری و بودن در همان لحظه سپری میشود.
والدینی که پس از مطالعه و شرکت در کارگاهها و همایشها، از بازبینی تجربه و فکر کردن درباره عمل خود نیز استفاده میکنند، اعتمادبهنفس بیشتری دارند چراکه خود را دررسیدن به هدف تواناتر احساس میکنند و ازآنجاییکه رعایت اصول فرزندپروری بسیار مشکل است بازبینی رفتارها به افراد کمک میکند در هنگام عمل به آنها احساس موفقیت بیشتری بکنند.
زمانی که والدین رفتارهای خود را بازبینی میکنند و در مراحل بعدی به یکدیگر بازخوردهای منصفانه در مورد رفتارشان میدهند به آنها کمک میکند تا رفتارهای موردنظر خود را تقویت کنند، رفتارهای ناخواسته را حذف کرده و حتی نسبت به یکدیگر پذیراتر شوند.
زمانی که والدین در مورد رفتار خود فکر میکنند و به یکدیگر بازخورد میدهند، سطح بالاتری از بهشیاری را تجربه میکنند، احساس آرامش بیشتری دارند و همچنین پاسخهای مثبتتری به فرزندانشان میدهند.
علاوه بر این، زمانی که افراد به درک عمیقتری از رفتارهای خود میرسند از تأثیرات آن بر فرزندانشان و متعاقباً خانواده آگاهتر میشوند و تصمیمات درستتری اتخاذ میکنند.
برای آموزش بهتر این مسئله به خانوادهها دو تکنیک وجود دارد.
اول
تکنیک توقف- مکث- حرکت
در این تکنیک به والدین آموزش داده میشود چگونه قبل از هرگونه اقدامی در مورد تربیت فرزندشان و واکنش نشان دادن به رفتار او، توقف کرده و به پاسخ خود هشیار باشند.
دوم
به والدین آموزش دهید بهجای فکر کردن به سؤالهای کلی مثل «در مورد هفته خود فکر کنید» به سؤالات جزئیتر فکر کنند و پاسخ دهند. طبق تئوری ساخت و گسترش باربارا فردریکسون بهتر است به والدین آموزش دهید از جملات مثبت برای بیان رفتارهایشان استفاده کنند چراکه از دیدگاه او، توانایی تمرکز بر نقاط مثبت باعث میشود فرد میل و انگیزه بیشتری به پیشرفت و تغییر سبک زندگی پیدا کند.
برای مثال:
در این هفته:
- دوستداشتنیترین لحظهای که در آن، من و فرزندم باهم ارتباط داشتیم…
- دوستداشتنیترین لحظه ارتباط من با شریک زندگیام…
- یکی از راههایی که من بهوسیله آن با دوستانم در ارتباط بودم…
- یکی از کارهای مثبتی که من بهعنوان والد انجام دادم…
- یکی از کارهای غیرمنتظره و دوستداشتنی که من برای کسی انجام دادم…
- یکی از روشهایی که من بهسادگی خود را شاد کردم…
- من به خاطر کاری که…… برای من انجام داد بسیار خرسند و شکرگزار بودم.
- چیزی که من در مورد فرزندانم دوست داشتم…
و…
بعدازآن به والدین آموزش دهید برای هفته آینده خود نیز به همین نحو برنامهریزی کنند. مثلاً:
- هفته آینده قصد دارم…
- برنامهای که برای پدر/مادر بهتری بودن دارم…
- راهی که به من کمک میکند پدر/مادر بهتری باشم…
- اگر بخواهم یک کلمه انتخاب کرده و در طول این هفته روی آن تمرکز کنم، آن کلمه…
و…
والدین باید یاد بگیرند چیزی که آنها را پدر و مادر بهتری میکند صرفاً دانستن اصول و قواعد کلی نیست بلکه چگونگی پیشرفت در آنها و انطباق این روشها با خانواده خود است. همچنین والدینی کردن تنها به معنی رابطه درست با فرزند نیست بلکه بخش عمدهای از آن به ارتباط بین زن و مرد با یکدیگر برمیگردد.
منابع:
American Psychological Association. 2015. “2015 Stress in America.”
Fredrickson, B. (2013). “Positive Emotions Broaden and Build.” Advances in Experimental Social Psychology. Vol. 47: 1-53.