دفاع های سرکوب کننده (قسمت اول)

دفاع های سرکوب کننده (قسمت اول) : دفاع های تاکتیکی نقش درونی مشخصی دارند: دور نگهداشتن درمانگر ازموضوع تعارض. دفاعهای سرکوبکننده نقش شخصیتی دارند: دور نگهداشتن احساس ها از دامنه ی هوشیاری.

در میان رایجترین دفاعهای سرکوب کننده می توان به اجتناب، انکار، جانشین سازی همانندسازی با مهاجم، همانندسازی، با موضوع خشم، سرکوب آنی، عقلانی کردن، دلیل تراشی و واکنش وارونه اشاره کرد. قاعده در اینجا، این است که به بیمار کمک کنید که دفاع های خود را شناسایی کند و از آنها رها شود تا بتواند با احساس های خود مواجه گردد.

1. اجتناب:

تمام دفاع ها هدف فاصله گرفتن از احساس ها را دنبال می کنند. در مثال زیر،بیمارمی پذیرد که از احساسش فاصله می گیرد. درمانگر باید به بیمار یادآوری کند که دوری کردن از احساس، یک عمل ضد درمان است. مواجه شدن بااحساسی که ما معمولاً از آن اجتناب می کنیم، تکلیفی است که در رسیدن به هدف درمانی مؤثر است.
درمانگر: این ناراحتی از مرگ همسرتان را چگونه تجربه می کنید؟

بیمار: سعی میکنم از هر چیزی که یادآور او است، دوریکنم (دفاع: اجتناب.)

درمانگر: آیا متوجه هستی که همین الان و اینجا نیز، سعی می کنی که ازناراحتیات فاصله بگیری؟ (به دفاع مورداستفاده در لحظه اشاره کنید).

بیمار: من نمیخواهم با آن مواجه شوم (دفاع، سازگاری با محیط را به تأخیر می اندازد؛ بنابراین، درمانگر باید به بیمار کمک کند تا از آن دفاع رها شود.)


درمانگر: شما مجبور نیستی با این ناراحتی مواجه شوی. در دو سال گذشته و پس از مرگ همسرت، شما مختار بودی که از ناراحتیات دوری کنی و می توانی اگر بخواهی برای باقی عمرت نیز اجتناب کنی(غیر فعالسازی فرافکنی میل سالم بیمار به مواجهه با احساس)؛ اما تازمانی که شما از ناراحتیات اجتناب کنی، ما قادر نخواهیم بود به شما کمک کنیم تا برای مرگ او عزاداری کنید و به افسردگیتان خاتمه دهید. (به بهای استفاده از دفاع اشاره کنید).

2. انکار:

در این سبک دفاعی، بیماران علیرغم تمام شواهد موجود، واقعیت را انکارمی کنند. بیمار را از انکارش و واقعیتی که انکار می کند، آگاه کنید. با بیمارمجادله نکنید. یادآوری جزئیاتِ واقعیت را تشویق و تقویت کنید. بیماری که عزادار مرگ همسرش است، گزارش می دهد که قصد دارد زنی را ملاقات کند که دچار مازوخیسم جنسی است.
بیمار: میدانم که هر وقت می بینمش، یا بابت رفتن به آنجا احساس گناه می کنم یا از خودم بدم میاد.اما به نظر من او آدم جالبیه (دفاع: انکار ماهیت کسی که ملاقات می کند و دلیل ملاقات با او.)
درمانگر: داری میگی به زنی که در تو احساس گناه و تنفر از خودت ایجاد می کنه، بسیار علاقه مندی (تضاد را منعکس می کند.)

3. جانشین سازی:

جانشین سازی، شامل ابراز احساس ها به سمت کسی یا چیز دیگری، به جای ابرازآن به کسی است که احساس به او تعلق دارد. بیمار توصیف می کند که چطوررئیسش او را در یک جلسه ی کاری و در میان همکارانش تحقیر می کند.

بیمار: و بعد به دفتر کارم برگشتم و نشستم. به شدت عصبانی بودم ومشتم را روی نیمکت کوبیدم (دفاع: او خشمی را که به نسبت به رئیس دارد، متوجه نیمکت می کند).

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *