دفاع های سرکوب کننده

دفاع های سرکوب کننده : 1 همانندسازی با فرد پرخاشگر: بیمار ممکن است برای اجتناب از احساس خشم، با کسی که به او صدمه زده است همانندسازی کند. او ممکن است نگرش فرد دیگر را بپذیرد و برای مثال،با انتقاد او موافق باشد. به او کمک کنید که خود را از فرد مهاجم تفکیک کند.


درمانگر: استادت مقاله ی تو را مسخره کرد و سپس آن را جلوی چشمهای تو به سطل آشغال انداخت. در این مورد چه احساسی داری؟

بیمار: فکر می کنم حق با او بود. آن مقاله، کار جالبی نبود (دفاع:همانندسازی با فرد پرخاشگر. او نگرش استاد را می پذیرد.).

2. همانندسازی با رفتار پرخاشگران:


گاهی اوقات بیماران خشم خود را از طریق همانندسازی با رفتار کسی که از او خشمگین هستند، دفع می کنند. در یک لحظه، آنها نسبت به آن فرد احساس خشم می کنند اما بلافاصله می گویند: «اگر من هم بودم، همین کارو میکردم». آنها با رفتار فرد دیگر همانندسازی می کنند و درنتیجه دیگر احساس خشم نسبت به او ندارند.

. بیمار: من احساس می کنم که شما در جلسه ی پیش خیلی مفید نبودید
درمانگر: و اینطور به نظر می آید که در موردش احساسی دارید.
بیمار: بله.
درمانگر: خوب احساست نسبت به من، به خاطر مفید نبودنم برای تو، چیست؟
بیمار: من عصبانی هستم.
درمانگر: چطور خشمت را نسبت به من به خاطر مفید نبودنم، تجربه میکنی؟
بیمار: من فقط عصبانی ام.
درمانگر: چطور در بدنت، خشمت را نسبت به من تجربه می کنی؟
بیمار: من کسی هستم که به ندرت صحبت می کنم. من احساساتم را درخودم نگه میدارم (دفاع: او با رفتار فرد مقابل همانندسازی می کند. درابتدا او گفت که از درمانگر به خاطر کمک نکردن به او عصبانی است. حالا نقشش را برمی گرداند و می گوید که این خود اوست که به خودش کمک نمی کند).

3.  سرکوب:

دفاع ها می توانند هوشیاری از محرک یا احساس های برانگیخته را بلافاصله سرکوب کنند. این امر در بیمارانی که از اختلال های روانتنی، عملکردی وخلقی رنج می برند، رخ می دهد. بیمار مجادله اش با همسر را توصیف می کنددرحالی که مشت هایش را گره کرده است؛ اما بلافاصله دست ها را رها می کند وشُل می شود. هرکدام از این دفاع ها، بیمار را از مشاهده ی محرک یا احساس یا تجارب بدنی ناشی از برانگیخته شدن حس، بازمی دارد. درنتیجه، او نمی تواند مثلث تعارض یا علیت را تشخیص دهد. برای ایجاد یک نگرش عقلانی به او کمک کنید.

 4. عقلانی کردن:

هنگامی که بیمار از تفکر عقلانی استفاده می کند، در به وسیله ی افکار احساس های خود را می پوشاند. به بیمار کمک کنید تا ببیند که افکارش، معادل احساس های او نیستند. سپس به او کمک کنید که به جای افکار با احساسش مواجه شود.

درمانگر: وقتی که پدرت را در حال مرگ در بیمارستان دیدی، احساست چه بود؟

بیمار: درک کردم که این برای او بهترین است. او یک مرد مذهبی بود و به ملاقات آفریدگارش میرفت (دفاع: عقلانی کردن).

درمانگر: این ها افکار تو هستند، اما احساست در اون لحظه چه بود؟ (به دفاع اشاره کنید). اگر سعی نکنی که احساست را با افکارت بپوشانی، اکنون چه احساسی از یادآوری او در زمان مرگ داری؟

دفاع های سرکوب کننده : دپارتمان پژوهش مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره احیا

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *