منا سمیعی سنجانی (کارشناس ارشد روانشناسی)
مغز مصنوعی :علوم شناختی چه هدفی را دنبال میکند؟ علوم شناختی علم بینرشتهای از ذهن و هوش، فلسفه فراگیر، روانشناسی، هوش مصنوعی، علوم اعصاب، زبانشناسی و انسانشناسی است. علوم شناختی ریشههای فکری خود را در اواسط دهه 1950 زمانی که محققان درزمینه های مختلف شروع به توسعه نظریه ذهن بر اساس بازنمایی پیچیده و روشهای محاسباتی کردند، شکل داد. ریشههای سازمانی این رشته در اواسط دهه 1970 همزمان با تشکیل جامعه علوم شناختی و چاپ مجله علوم شناختی آغاز شد. از آن زمان، بیش از نود دانشگاه در شمال امریکا، اروپا، آسیا و استرالیا برنامه آموزشی علوم شناختی و دورههای مربوط به آن را تأسیس کردند.
علوم شناختی به بررسی ماهیت فرایندهای شناختی مانند ادراک، استدلال، حافظه، توجه، زبان، تجسم ذهنی، کنترل حرکتی و حل مسئله میپردازد. علوم شناختی به دنبال فهم
- بازنمودها و فرایندهای ذهن که این ظرفیتها را تضمین میکند،
- چگونگی اکتساب و گسترش
و
- چگونگی به اجرا درآوردن آنها (بیولوژیکی و غیره)
است. بهعبارتدیگر، هدف از علوم شناختی درک چگونگی کارکرد ذهن هست. این رشته جدید و نوظهور در نقطه تلاقی روانشناسی، علوم کامپیوتر، هوش مصنوعی، فلسفه، انسانشناسی، علوم اعصاب و زبانشناسی قرار میگیرد و برای رسیدن به اهداف ذکرشده از روشها و ابزارهای موجود در تمامی این علوم استفاده میکند.
فرضیه اصلی (مرکزی) در علوم شناختی بیان میکند بهترین راه درک تفکر در ساختارهای بازنمودی ذهن و طریقه پردازش این ساختارهاست. باوجود اختلاف نظرات زیاد، فرضیه مرکزی دربرگیرنده جریانات غالب علوم شناختی است ازجمله نظریات ارتباطی که از شبکه عصبی مصنوعی برای تبیین تفکر استفاده میشود.
پروژههای زیادی در حیطه علوم شناختی صورت گرفته است. در اینجا بهطور خلاصه دو نمونه از جذابترین پروژهها توضیح داده میشود:
- پروژه مغز آبی: هدف این پروژه بازسازی بیولوژیکی مغز جوندگان و نهایتاً مغز انسان است. بازسازی مغز از طریق ابررایانهها و شبیهسازی ساختهشده در این پروژه، رویکردی جدید برای درک ساختار چندبعدی مغز و عملکرد آن ارائه داد. این پروژه توسط هنری مارکرام و همکاری فلیکس شرمن و شان هیل انجام شد.
- مغز مصنوعی (ذهن مصنوعی) اصطلاحی است که معمولاً در رسانهها برای توصیف تحقیقاتی که هدف آنها توسعه نرمافزار و سختافزار به کمک شبیهسازی توانایی شناختی مغز حیوانات و یا انسان است، استفاده میشود. تحقیقات «مغز مصنوعی» سه نقش مهم در علمدارند:
الف) تلاش مداوم دانشمندان علوم اعصاب برای درک اینکه چگونه مغز انسان کار میکند، همان چیزی که بهعنوان علوم اعصاب شناختی معرفی میشود.
ب) آزمایش در فلسفه هوش مصنوعی، برای ایجاد یک ماشین که تمام قابلیتهای یک انسان را داراست.
ج) هوش مصنوعی قوی که یک پروژه بلندمدت باهدف ایجاد ماشینی است که رفتاری شبیه به حیوانات با سیستم عصبی مرکزی پیچیده مانند پستانداران و بهویژه انسان داشته باشند (نمایش رفتار انسانی).
(ادامه دارد…)