آسیب های روانی- تربیتی «بازی های رایانه ای»

آسیب های روانی- تربیتی «بازی های رایانه ای»

فرزاد حسینی راد، کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، کارشناس مطالعات اجتماعی دادگستری ایلام،

سجاد کیانی فرد، کارشناسی آموزش علوم تجربی، آموزگار آموزش و پرورش منطقه ی موسیان.

واقعیت آن است که بازی های رایانه ای به عنوان یکی از پدیده های جدید دانش بشری هم چون دیگر ساخته های بشر، دو لبه ی تیغ دارد. یک لبه آن استفاده صحیح و به کارگیری آن ها در جهت رشد و تعالی است و لبه دیگر آن استفاده غلط و به کار گیری بازی هایی است که از جنبه های مختلف با روحیات فرد یا ارزش های فرهنگی و خانوادگی او در تضاد است.

هر یک از افراد جامعه همزمان با شکل گیری روحیه و تیپ فکری با هنجارها و ناهنجاری ها آشنا می شود؛ نقش هر یک از ارکان جامعه از جمله خانواده و مدرسه در رشد و تکامل تیپ فکری افراد غیر قابل انکار است، از این رو غفلت از وظایف خود، گناهی نابخشودنی است. روان شناسان در بحث شکل گیری شخصیت رفتاری و گفتاری افراد به نقش ابزارهایی چون تلویزیون، کتاب و مطبوعات تأکید دارند و اکنون با شکل گیری دنیای پیچیده بازی های رایانه ای، هشدارها درباره آسیب پذیری شخصیت بچه ها و تأثیر گذاری آن بر جامعه شدت یافته است (به نقل از نیازی، 1391).

در اینجا به چند مورد از آسیب های روانی- تربیتی بازی های رایانه ای اشاره می شود:

1-تقویت حس پرخاشگری:

مهم ترین مشخصه ی بازی های رایانه ای، حالت جنگی اکثر آن هاست و این که فرد باید برای رسیدن به مرحله بعدی بازی با نیروهای به اصطلاح دشمن بجنگد؛ استمرار چنین بازی هایی کودک را پرخاشگر و سیتزه جو بار می آورد. خشونت، مهم ترین محرکه ای است که در طراحی جدیدترین و جذاب ترین بازی های کامپیوتری به حد افراط از آن استفاده می شود. چهره های هالیوود که در فرهنگ ما انسان های ضد ارزش و غیر اخلاقی هستند، در این بازی ها به صورت قهرمان های شکست ناپذیر، جلوه نمایی می کنند.

2- انزواطلبی:

کودکانی که به طور مداوم با این بازی ها درگیرند، درون گرا می شوند، در جامعه، منزوی و در برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران ناتوان می گردند. روحیه انزوا طلبی باعث می شود که کودک از گروه همسالان جدا شود که این خود سرآغازی برای بروز ناهنجاری های دیگر است. مادری می گوید: فرزندم به بازی های رایانه ای معتاد شده است. او هر روز خود را به صفحه می رساند و از دنیای بیرون به کلی بی خبر است، حتی متوجه رفت و آمد میهمانان نمی شود و همیشه بعد از دست کشیدن از این برنامه با سر درد و کسالت مواجه می شود.

3- تنبل شدن ذهن:

در این بازی ها به دلیل این که کودک و نوجوان با ساختنی ها و برنامه های دیگران به بازی می پردازد و کمتر قدرت دخل و تصرف در آن ها پیدا می کند، اعتماد به نفس او در برابر ساختنی ها و پیشرفت دیگران متزلزل می شود. تصور بیشتر خانواده ها این است که در بازی های رایانه ای، فرد در بازی مداخله فکری مداوم دارد، اما این مداخله، فکری نیست بلکه این بازی ها سلول های مغزی را گول می زنند و از نظر حرکتی نیز فقط چند انگشت کودک را حرکت می دهند. ما هر چه در این مسیر حرکت کنیم و بازی ها را گسترش دهیم، انسان هایی را تحویل جامعه خواهیم داد که سر خورده، افسرده، غیر متحرک و غیر سازنده هستند و خود اتکایی آن ها بسیار کم خواهد بود و ابتکار عمل نخواهد داشت؛ در حالی که برای جامعه، نیاز به انسان هایی خلاق، مبتکر و متفکر داریم.

 4- تأثیر منفی در روابط خانوادگی:

با توجه با این که زندگی در کشور ما نیز به طرف ماشینی شدن پیش می رود و در بعضی خانواده ها زن و مرد شاغل هستند و  یا بعضی از مردان بیش از یک شغل دارند، خود به خود روابط عاطفی و در کنار هم بودن خانواده کمتر شده است و عده ی زیادی از این وضع و وجود تلویزیون به عنوان جعبه جادویی که باعث سرد شدن روابط خانوادگی شده، ناراضی هستند و حالا نیز جعبه جادویی دیگری با جاذبه ی سحر آمیز تری به نام رایانه اضافه بر این وضعیت شده و  مشکلات را دو چندان کرده است.

5- افت تحصیلی:

به دلیل جاذبه مسحور کننده ای که این بازی ها دارد، بچه ها وقت و انرژی زیادی را صرف بازی با آن می کنند، حتی بعضی از کودکان صبح، زودتر از وقت معمول بیدار می شوند تا قبل از مدرسه کمی بازی کنند و وقت های تلف شده را هم بدین صورت جبران می کنند. یکی از والدین اظهار می دارد که در سال گذشته پسرم بهترین نمرات را داشت اما از وقتی که رایانه برایش خریده ام روزی 2 الی 3 ساعت وقت خود را صرف بازی می کند و از لحاظ تحصیلی افت شدیدی پیدا کرده است (منطقی، 1380).

نتیجه گیری

در مجموع می توان گفت که خواسته یا ناخواسته، باید بپذیریم که بازی های رایانه ای مانند بسیاری دیگر از پدیده های عصر فناوری اطلاعات به زندگی ما و فرزندانمان راه پیدا کرده است. اگر بخواهیم آن را نادیده بگیریم و فرزندانمان را از این بازی ها محروم نماییم، حرص و ولع آنان برای دسترسی به این بازی ها بیشتر می شود و اگر در خانه نتوانند بازی کنند به خانه دوستانشان می روند.

اگر آن جا هم نتوانستند، به کافینت ها و مکان هایی که می توانند با رایانه بازی کنند، سر می زنند. از سوی دیگر، اگر بخواهیم فرزندانمان را در این زمینه لجام گسیخته به حال خود بگذاریم، خطرهای روحی، روانی و جسمی آنان را تهدید می کند. لذا والدین و دست اندرکاران امور فرهنگی و آموزشی باید با برنامه ریزی صحیح، راه را برای استفاده صحیح کودکان و نوجوانان از این بازی ها هموار کنند.

برای تحقق این امر:

والدین باید وقت بیشتری را به کودک و نوجوان خویش اختصاص بدهند. هر قدر وقت گذاری و ارتباط صحیح بین والدین و فرزندان بیشتر باشد، زمینه چنین بازی هایی کمتر فراهم می شود. بهتر است که والدین همراه فرزندان خود به کوهستان، باشگاه ها و میادین ورزشی بروند و به بازی های مورد علاقه آن ها بپردازند تا انرژی عصبی و روانی آنان تخلیه شده و توجه شان از بازی های رایانه ای منحرف شود. بهتر است والدین با کودکان صحبت کنند که فقط روزهای تعطیلی مجاز به استفاده از این بازی ها هستند و با استدلال و منطق آسیب هایی را که این بازی ها به کودکان وارد می آورد را متذکر شوند.

این مقاله در شماره 24 ماهنامه روانشناسی روانبنه به چاپ رسیده است.

منابع

منطقی، مرتضی (1380). بررسی پیامدهای بازی های ویدئویی- رایانه ای. تهران، مؤسسه فرهنگ و دانش.

نیازی، حمیدرضا (1391). پایان نامه بازی های رایانه ای از دیدگاه جامعه شناسی. دانشگاه جامع علمی کاربردی خراسان رضوی.

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *