رابطه صدمات جسمی کودکان با بیماریهای روانشناختی والدین
مژگان عطار– کارشناس ارشد روانشناسی و بازی درمانگر
زمانی که در اتاق مشاوره کودکی را با آسیبهای جسمی میبینیم یکی از اولین گزینههایی که به ذهنمان میآید کودکآزاری و یا سوءاستفاده جسمی از کودک است. زمانی که از کودک یا والد گزارش میگیریم به مورد کودکآزاری برنمیخوریم و این موضوع میتواند کل مسیر درمان را به سمت اشتباهی هدایت کند.
بیشتر کودکان در طول زندگی خود تجربه اتفاقات خطرناک را داشتهاند. روی بدن هر کودک و یا بزرگسالی حداقل رد یک زخم از شیطنت وجود دارد؛ اما اگر این میزان از یک اندازهای بیشتر باشد ذهن متخصص را درگیر میکند. بسیاری از افراد این میزان زیاد را نشانه شیطنت بیشازاندازه کودک دانسته و یا حتی آن را به اختلال بیش فعالی مرتبط میکنند.
تحقیقات جدید نشان میدهند والدینی که درگیر مشکلات و بیماریهای روانشناختی هستند بهاحتمالزیاد بچههایی با آسیبهای جسمی بیشتر دارند. این ریسک در سن زیر یکسالگی فرزند بسیار بیشتر است ولی تا سن 17 سالگی این همبستگی ادامه دارد.
محققان اطلاعات مربوط به 1.5 میلیون کودک سوئدی را بین سالهای 1996 تا 2011 بررسی کردند. بیشتر از 330000 نفر از آنها حداقل یک والد داشتند که تشخیص بیماری روانی را قبل از سن 5 سالگی کودک گرفته بود.
این بچهها تا قبل از سن 1 سالگی ۳۰٪ ریسک بیشتری از بچههای دیگر در زمینه آسیبهای جسمی داشتند. این موضوع با بالا رفتن سن کودک کاهش پیدا میکرد ولی همچنان در نوجوانان ۱۳ تا ۱۷ سال ۶٪ از دیگران بالاتر بود.
در والدین با اختلالات شایعی چون اضطراب، افسردگی و یا اختلالات مرتبط با استرس، ریسک صدمات اندکی بیشتر از والدینی بود که اختلالات خاص مانند اسکیزوفرنی و یا دیگر مشکلات سایکوتیک داشتند. علاوه بر این در صورت ابتلای مادر احتمال این صدمات بیشتر از زمانی بود که پدر تشخیص اختلال روانشناختی داشت.
هرچند خشونتهای خانگی هم در خانوادههای مبتلابه اختلال روانشناختی بیشتر است ولی این پژوهش تأکیدی روی آن بخش نداشته و صرفاً تمرکز خود را بر روی آسیبهایی قرار داده که اتفاقی هستند.
هنوز مشخص نیست چرا میزان آسیب در بچههای والدین بیمار بیشتر از بقیه است ولی احتمالاتی در این زمینه مطرح میشود. یکی از فرضیهها این است که بااینکه والدین کاملاً به نیاز کودکان برای مراقبت و حفاظت آگاهاند ولی به دلیل بیماری، قادر نیستند بهخوبی ناظر و مراقب فرزندانشان باشند و فضای مناسب را در منزل برای آنها فراهم کنند.
از سوی دیگر عموماً بیماریهای روانشناختی با وضعیت اقتصادی اجتماعی پایین در ارتباطاند. این موضوع سبب میشود خیلی از خانوادهها در مکانهایی زندگی کنند که نمیتوانند برخی از استانداردهای امنیت را تأمین کنند.
محققان حاضر در این پژوهش بیان میکنند که تحقیقات آینده باید روی درمان بیماری والدین و تأثیر آن روی آسیبهای جسمی کودکان باشد.
بنابراین اگر در اتاق درمان کودکی با آسیبهای جسمی را مشاهده کردید و به شواهد کودکآزاری نرسیدید، حتماً احتمال بیماری روانشناختی والدین را بهصورت جدیتری بررسی کنید چراکه این مورد روی بسیاری از موارد مربوط به کودک سایه میاندازد.
این مطلب در شماره 45 ماهنامه روانشناسی روان بنه به چاپ رسیده است.