آموزش قضاوت نکردن فرزندان توسط والدین : وقتی به چیزی توجه میکنید، ممکن است بخواهید آن را توضیح بدهید. بهترین کار این است که آن را به شیوهای توضیح بدهید که آنچه را واقعاً میبینید، توصیف کند. بهاینترتیب کس دیگری میتواند بدون نیاز به تفسیر، آنچه شما میبینید را به همان صورت که هست یا اتفاق میافتد، ببیند. کلماتی که شما به کار میبرید، هم بازتابدهندهی شیوهی فکر کردن شما هستند و هم روی آن تأثیر میگذارید و بهاینترتیب روی شیوهی احساس کردن و درنهایت شیوهی عمل کردن شما نیز تأثیر میگذارید. یک روشی که یاد بگیرید کمتر هیجانی واکنش نشان بدهید و پاسختان هوشمندانهتر باشد این است که بدون قضاوت صحبت کنید و فکر کنید و از کلماتی استفاده کنید که قضاوتی در آنها نباشد. به این فکر کنید که وقتی میخواهید نوجوانتان را حتی برای خودتان توصیف کنید، چه هیجانی دارید؟ ممکن است خشمگین، مأیوس یا ناامید بشوید. اکنون به این فکر کنید که وقتی نوجوانتان به هر کاری که بخواهد دست میزند تا به هدفش برسد و توجه دیگران را نیز به خودش جلب میکند، چه هیجانی دارید؟ ممکن است کمتر احساس خشم کنید و حتی به او افتخار کنید.
چگونه در مورد فرزندان بدون قضاوت صحبت کنیم؟
گاهی والدین بهاشتباه فکر میکنند که استفاده از زبان بدون قضاوت به این معنی است که از زبان مثبتتری استفاده کنید. درواقع، استفاده از زبان بدون قضاوت، به معنی توضیح دادن و عدم استفاده از قضاوت، برچسب زدن یا تحلیل ذهن است. بااینهمه، بازخورد عدم قضاوت میتواند شامل عملکردها و دیدگاهها نیز بشود. برای مثال، ممکن است بگویید: «به نظر میرسد همه از داستانی که امشب سر میز شام گفتی لذت بردند. موقعی که اینطور با ما وقت میگذرانی خیلی از بودن تو لذت میبرم.» این جملات، اطلاعاتی در مورد خواستههای شما ارائه میدهند. بااینهمه، اگر به نوجوانتان بگویید خوب رفتار کرده است، هرچند جمله شما مثبت است، حرف چندانی برای گفتن به او ندارد و ممکن است باعث شود او احساس کند که قصد دارید او را قضاوت کنید. بازخورد قضاوت نکردن، اطلاعاتی بدون هیچگونه قضاوتی است.
گمانهزنی بهجای حقیقت
وقتی بدون قضاوت فکر و صحبت میکنید، قصد یا دلیلی برای رفتارتان ندارید. وقتی واقعاً گمانهزنی میکنید یا رفتاری را تفسیر میکنید، ممکن است فکر کنید که میدانید نوجوانتان چه میخواهد. اگر بگویید: «نوجوان من نمیخواهد کارش را انجام دهد»، یا «پسر من به مدرسه اهمیتی نمیدهد»، این گمانهزنیها همانند حقیقتی برای شما هستند و منجر به این میشوند که هیجانات منفی پیدا کنید؛ و هنوز شما واقعاً نمیدانید که افکار، هیجانات، منظور، محرکها یا خواستههای نوجوان شما چه هستند. آنچه شما میدانید، آنچه شما مشاهده میکنید و توضیح میدهید این است که او بازیهای ویدئویی میکند ولی وظایفش را انجام نمیدهد. اکنون شما میتوانید منظور رفتارتان را با پیامدهای آن در نظر بگیرید. هرچند یک رفتار ممکن است باعث شود شما عصبانی بشوید، ولی به این معنی نیست که نوجوان شما میخواست شمارا عصبانی کند. گمانهزنیها، وقتی حقیقت پنداشته شوند، ممکن است منجر به نتایج و پاسخهایی بشوند که هیجانی هستند. کمکی نمیکنند و تأثیری ندارند. معمولاً داستان چیزی بیش ازآنچه به نظر میرسد، است. وقتی رفتارهایی را که میبینید توضیح میدهید و در مورد آنچه نمیتوانید ببینید، گمانهزنی نمیکنید، به خودتان کمک میکنید تا هوشمندانهتر و مؤثرتر پاسخ بدهید.
فکر کردن به شیوهی بدون قضاوت کار سختی است. هرکسی یاد میگیرد تا برای برچسب زدن به افراد و رفتارها و ارتباط برقرار کردن، از میانبر استفاده کند. مسئله این است که این کلمات معمولاً باعث میشوند هیجانها بروز پیدا کنند و واکنشهای هیجانی افزایش یابند. شما متوجه میشوید که وقتی شروع میکنید به فکر کردن بدون قضاوت، نسبت به نوجوانتان احساس متفاوتی پیدا میکنید و کمتر هیجانی پاسخ میدهید.
مثالهایی از نحوه قضاوت کردن و قضاوت نکردن
در ستون سمت چپ جدول زیر، فهرستی از برچسبها و قضاوتهایی که معمولاً بهکاربرده میشوند، آمده است. ستون سمت راست توضیحاتی در مورد رفتارهای مشابه را ارائه میدهد، به شیوهای که بدون قضاوت یا تحلیل باشد. با توجه به این جدول میتوانید رفتارهای خود را شناسایی کرده و بهجای قضاوت گری، تنها موقعیت را همانگونه که هست توصیف کنید.
تعاریف و توصیفات بدون قضاوت | تعاریف و توصیفات همراه با قضاوت |
او طوری عمل میکند که باعث توجه دیگران شود. | او همواره به دنبال جلبتوجه است. |
او بلند نمیشود تا کارهایی که از او میخواهیم را انجام بدهد. | او تنبل است. |
او تکالیفش را کامل نمیکند. | او بیانگیزه است. |
او هر کاری انجام میدهد تا خواستههایش را برآورده کند. اگر به پاسخی که بخواهد نرسد، خواستهی خود را به کس دیگری میگوید. | او اختیار دیگران را در دست میگیرد. |
اگر او چیزی که میخواهد را به دست نیاورد، فریاد میزند و چیز پرت میکند. | او غیرقابلکنترل است. |
او از مهارتهایی که آموخته است، استفاده نمیکند | او نمیخواهد بهتر بشود. |