برای پیشبرد اهداف سازمان چه عوامل انسانی مهمی مورد نیاز است؟
آیدین هشترودی.کارشناس ارشد صنعتی-سازمانی
راهکار های وفاداری کارمندان به سازمان بیایید در آغاز،برسیم سراغ انتها، بجای رفتن سراغ راهکار ها، بپردازیم به اینکه ارتباط کارمند و سازمان یعنی چه و بعد حتا وفاداری، چرا که داشتن تعریف مشخص شرط اساسی کاهش ابهام است.
رابطه ی کارمند-سازمان !
برای ساده تر کردن بررسی این رابطه، از روش الگوهای مشابه استفاده می کنم، و این ارتباط رو تشبیه می کنم به رابطه بین دو شخص، رابطه عاطفی یا زناشویی !
چرا که اولا سازمان، علاوه بر برآورده سازی برخی نیازهای اولیه، می تواند به عنوان یک شخصیت زنده و دارای روح، تامین کننده نیازهای روانی ما بوده و حتا از آن نیز فراتر رود!
وفاداری!
همانطور که می دانیم، وفاداری بین دو شخصیت، میتواند از دو گونه باشد، یکی نوع منفی یا غیر سازنده آن، یعنی وابستگی و نوع مثبت، که من آن را تعهد قلبی می نامم. می گویم تعهد قلبی، چراکه اساسا هر تعهد دیگری نهایتا ناشی از یک اجبار غیر سازنده می باشد که پیگیری ریشه آن ما را به وفاداری نوع اول باز می گرداند.
طبق بررسی های من، از نظر روانی، انسان ها اساسا به دنبال کسب سه مولفه مهم و عمیق، سراغ پیوند با دیگری می روند.
یک: تجربه همبستگی و حمایت
دو : کسب هویت و معنا
سه : تجربه رضایت و شادی
هرچه این نیاز های روانی انسان، در هر نوع از ارتباط، بیشتر برآورده گردد، میزان تعهد قلبی یا وفاداری سازنده، افزایش می یابد و طبیعتا اگر در رابطه ای، هر سه این نیازها به طور حداقلی برآورده گردد، می توان از وفاداری شخص به آن رابطه اطمینان داشت.
و اما وجه مقابل این نوع وفاداری، یعنی وابستگی، اساسا زمانی رخ می دهد که به جای تجربه سه مولفه روانی مذکور، شخص در تجربه ی وجوه مقابل آنها باشد، یعنی :
یک : فرار از تنهایی
دو : فرار از پوچی
سه : فرار از درد و غم
و طبیعتا هرچه این تجربه ها بیشتر جایگزین تجربه های سازنده منجر به وفاداری سازنده گردد، شخص به سمت وابستگی یا در بهترین حالت انفعال می رود.
راهکار های وفاداری کارمندان به سازمان :تا اینجا به مفاهیم پایه وفاداری پرداختیم، بدون در نظر گرفتن مستقیم مولفه های فیزیکی یا منافع! هرچند که این بخش به طور ضمنی در تعاریف مربوط به رضایت و حمایت می تواند جای بگیرید.
قبل از اتمام این نوبت از مبحث، و برای اشاره به اهمیت داشتن راهکارها، که در نوبت های بعدی به آنها خواهیم پرداخت، ذکر این نکته عمیق ضروری می نماید که “انسان ها به رابطه ی بین خود و دیگری(شخص یا سازمان) وفادار می گردند، نه خود دیگری” !
و این بدین معناست که اگر راهکارهای مناسبی برای پویایی ارتباط نداشته باشیم، تزلزل و انفعال، یک تهدید جدی خواهد بود، همانگونه که شاید در موارد بسیاری شاهد جدایی دو شخص بوده باشید، علیرغم علاقه واقعی و سلامت روانی!
پس، یک سازمان یا مدیر دوستدار یا خیرخواه بودن، برای حفظ وفاداری کارمندان کافی نیست !
