مقاله جامع در مورد راهکارهای موثر مشاوره ای جهت کاهش ترس و نگرانی از مرگ در افراد

روانشناسی می تواند به ما در گذر از مسیرهای دشوار زندگی و مرگ کمک کند.

پذیرش واقعیت مرگ

وقتی برای اولین بار متوجه شدید که روزی خواهید مرد چه واکنشی نشان دادید؟

من به خوبی می توانم خشم خود را به یاد بیاورم – بله، عصبانیت – زمانی که در سن 5 سالگی یا بیشتر یاد گرفتم که زندگی من برای همیشه ادامه نخواهد داشت. اینجا بودم که تازه فهمیدم کی هستم و از خود تازه کشف شده ام خوشحال شدم، فقط فهمیدم که قبلاً در مسیر فراموشی بودم.

پدرم مرا با کلماتی که بدون شک بسیاری از والدین به کار می برند، تسلی داد: “تو برای مدت طولانی و طولانی نیازی به نگرانی در این مورد نخواهی بود.”

اگرچه یادم می‌آید که از اظهار نظر او کمی آرام شدم، اما بخشی از جوان‌ترم وجود داشت که نمی‌توانست آن را تسلی دهد. مرگ واقعاً روزی برای من خواهد آمد. با این حال، من پیام پدرم را دریافت کردم. بله، شاید بتوانم مرگ را برای مدت طولانی به تعویق بیندازم.

من اکنون در میانسالی هستم و همچنان از دفاع از انکار استفاده می کنم. به خودم می گویم: «می توانم 20 سال خوب دیگر داشته باشم. “من برای مدت طولانی نگران نخواهم بود.” با این حال، در سن من، فکر می کنم به یک کشتی بزرگتر از استراتژی ها نیاز دارم.

مفیدترین راه ها برای کنار آمدن با واقعیت مرگ چیست؟ همانطور که در اینجا توسط سوزان پری، وبلاگ نویس PT اشاره شده است، کسانی که به زندگی پس از مرگ اعتقاد دارند، در برابر ترس از مرگ بافر داخلی دارند. اما برای بقیه ما، آیا راهی وجود دارد که روانشناسی بتواند به کاهش ترس از مرگ ما کمک کند؟* 9 روش زیر ممکن است مفید باشد.

1. از ترس از مرگ به عنوان انگیزه ای برای طولانی تر کردن عمر خود با انجام عادات سالم استفاده کنید.

ورزش. تغذیه سالم. خواب کافی. روابط خوب بودن در طبیعت. استراحت کردن نخ دندان کشیدن. طبق تحقیقات فزاینده‌ای، همه این عادات سالم به زندگی طولانی‌تر و سالم‌تر و همچنین شادتر بودن کمک می‌کنند.

علاوه بر این، عادات سالم این احتمال را افزایش می‌دهد که از بدترین آسیب‌های پیری در امان بمانید و حتی مقداری بهار را تا انتها در گام خود نگه دارید. هدفی داشته باشید که “طول سلامتی” خود را به اندازه طول عمر خود افزایش دهید!

2. پیر شوید و کمتر ترسید.

وقتی در اواسط 50 سالگی بودم، صحبت دیگری با والدینم درباره مرگ داشتم. پدرم گفت: حالا که بزرگتر شدیم کمتر از مردن می ترسیم. و مادرم سرش را به علامت تایید تکان داد. متاسفم که نمی توانم بقیه صحبت هایمان را به یاد بیاورم. چرا کمتر ترسیده بود؟ چرا آن را مطرح کردند؟ من هرگز نمی دانم، به لطف اضطرابی که در مورد بحث در مورد موضوع دارم.

اما حالا که بزرگتر شده ام، خودم کمتر از مرگ می ترسم. روانشناسان به ما می گویند که قرار گرفتن طولانی مدت در معرض چیزی – حتی با تصور مرگ – به ما کمک می کند تا با آن سازگار شویم. مادر یکی از دوستانش اینطور بیان می کند: “اگر یک فیل در اتاق نشیمن خود داشته باشید، در نهایت به آن عادت می کنید.”

نبرد با دردها و دردهای زندگی روزمره نیز تاثیر خود را می گذارد. همانطور که مری روچ نویسنده می گوید: “من آنقدر از مرگ نمی ترسم که از مقدمه های آن می ترسم: تنهایی، فرسودگی، درد، ناتوانی، افسردگی، پیری. پس از گذشت چند سال از آن ها، تصور می کنم مرگ مانند تعطیلات در ساحل است. “

برای تسکین ترس از مرگ، فقط پیر شوید.

3. به روی شکرگزاری باز شوید.

دوست دارم باور کنم که پدر و مادرم نیز از آنچنان زندگی خوبی برخوردار بوده اند که آماده بودند آن را رها کنند، مانند مهمانانی که سر سفره شکرگزاری جشن گرفته اند، متوجه می شوند که راضی هستند و نیازی به بیش از این ندارند. شاید آنها مانند لئوناردو داوینچی احساس می کردند که می گفت: “همانطور که یک روز خوب سپری شده خواب شادی را به همراه دارد، زندگی خوب نیز مرگ شادی را به همراه دارد.”

تمرکز بر رویدادهای مثبت و افراد زندگیتان می تواند به شما کمک کند که ترس را با سپاسگزاری جایگزین کنید. نگرش سپاسگزاری، علاوه بر این، برای کسانی که آن را پرورش می دهند، مزایای بی شماری به همراه دارد. تحقیقات به ما می گوید که قدردانی ارتباط نزدیکی با شادی، احساس هدف و کاهش استرس دارد. تمرین معروف «سه چیز خوب» و فعالیت‌های مرتبط با آن تأثیر شگفت‌انگیزی بر شادی می‌گذارد، حتی زمانی که برای مدت کوتاهی تمرین کنید، همانطور که در اینجا به روشی ساده توضیح می‌دهم.

4. یک میراث ایجاد کنید.

منظور من از “میراث” چند چیز است. اولاً میراث گرانبها تنظیم وصیت نامه و سایر اسناد مربوطه است. بله، خسته کننده است. اما با مشخص کردن دقیقاً چه کسی باید چه چیزی را دریافت کند، می‌توانید نقش خود را برای جلوگیری از جراحات دعوا در خانواده انجام دهید که احساسات سخت و مرگ ناپذیری را بر جای می‌گذارد.

منظور من از «میراث» نیز اعمال، گفتار و کرداری است که پس از مرگ از خود به جا می گذارید. خاطراتی که دیگران از شما دارند نوعی تمدید زندگی است. این بدان معناست که اگر نیاز دارید از افراد خاصی عذرخواهی کنید یا عشق و قدردانی خود را به دیگران ابراز کنید، اکنون زمان آن رسیده است که این کار را انجام دهید.

در نهایت، ممکن است هدیه نظافت مرگ را به عنوان بخشی از میراث خود در نظر بگیرید. بله، من گفتم “تمیز کردن مرگ”، یک رسم سوئدی که من آن را پذیرفته ام. پاکسازی مرگ شامل تمیز کردن خودتان قبل از ترک این زمین است – سازماندهی، مرتب کردن، پرتاب کردن، یا دادن دارایی ها و یادگاری های خود. بدون درگیر شدن آگاهانه در “تمیز کردن مرگ”، متوجه شده ام که بسیاری از افراد مسن درگیر تمیز کردن زیرزمین یا اتاق زیر شیروانی خود هستند. من فکر می کنم که آنها به طور غریزی آخرین لطف را برای فرزندان خود انجام می دهند و زندگی و مرگ را برای آنها کمی آسان می کنند.

هنگامی که میراث خود را آماده کردید، صدای پای مرگ ممکن است وحشت کمتری را برانگیزد. شما آماده ای.

5. هدف خود را در ذهن خود نگه دارید.

سونیا لیوبومیرسکی، روانشناس، که در اسطوره های خوشبختی می نویسد، به تحقیقاتی اشاره می کند که از این ایده حمایت می کند که زندگی با هدفمندی بهترین راه برای مقابله با ترس از مرگ است. همانطور که او اشاره می‌کند، یافتن هدف شامل اقداماتی است که شما را به چیزی بزرگتر از خودتان مرتبط می‌کند – کاهش درد و رنج دیگران، انتقال ارزش‌های خود به نسل بعدی، ایجاد کار با ارزش ماندگار، یا سرمایه‌گذاری در جامعه، برای ذکر چند مثال. .

لیوبومیرسکی این فرآیند ساده را برای انجام کارهای مهم پیشنهاد می‌کند: «…هر هفته حداقل یک قدم در مسیری بردارید که به شما کمک می‌کند به هدفی در زندگی‌تان برسید و میراثتان را تضمین کند». برای کمک به تعریف هدف(های) خود، پست وبلاگ من را در این موضوع بررسی کنید.

6. خلاقیت خود را بروز دهید.

بیان اینکه چه کسی هستید از طریق فعالیت های خلاقانه یکی از بهترین راه ها برای احساس سرزندگی و همچنین ایجاد میراثی برای دیگران است. و منظور من از “خلاقیت” فقط بیان هنری نیست. هرکسی جنبه خلاقانه ای دارد، چه آن را از طریق نجاری، رهبری، سخنرانی در جمع، تأسیس یک تجارت یا خیریه، آموزش کودکان یا تقریباً هر تلاش انسانی بیان کند. هر چیزی که ساخته اید – از جمله سفال، آلبوم عکس، نامه، کتاب، ویدئو، وبلاگ، هنر پارچه، نقاشی، یا سوابق سایر دستاوردهای حرفه ای – می تواند به یادگارهای ارزشمندی برای فرزندان و نوه های شما تبدیل شود.

7. اجازه دهید آگاهی از مرگ به شما کمک کند تا شیرینی زندگی را درک کنید.

الکساندر اسمیت، مقاله‌نویس اسکاتلندی در سال 1863 نوشت: «از یک شناخت مبهم از واقعیت مرگ است که زندگی شیرینی نهایی خود را می‌گیرد».

در واقع از 65 سالگی لحظات عجیبی از شادی متعالی را تجربه کرده ام. شاید مادر طبیعت این لحظات را در پاییز برای همه موجودات فراهم کند، زیرا در مراحل پایانی زندگی به جمع آوری شهد می پردازیم.

چه این درست باشد یا نه، ما می توانیم انتخاب کنیم که مراقب چیزهای کوچکی در زندگی باشیم که باعث لذت و شادی می شود. یک فنجان قهوه خوب، یک منظره زیبا، یک طاقچه در حیاط – هرکسی می تواند تصمیم بگیرد که در یادداشت و قدردانی از شادی های کوچک زندگی استاد شود. این مهارت حتی ممکن است به شما کمک کند عمر طولانی تری داشته باشید. بزرگان ژاپنی اوکیناوا که هنر ایکیگای را تمرین می کنند، که شامل توجه به لذت های کوچک و همچنین داشتن هدف می شود، طولانی ترین مردم روی زمین هستند. چنین هنری همچنین شما را به لحظه حال می برد و شما را از پشیمانی های گذشته یا نگرانی های آینده رها می کند.

8. حمایت اجتماعی پیدا کنید و در مورد نگرانی های خود صحبت کنید.

با خواندن بین خطوط این پست وبلاگ، می توانید متوجه شوید که بحث درباره موضوع مرگ با والدینم، هر چند ناخوشایند، به من اجازه داد در مورد آن فکر کنم، درباره آن بنویسم و شروع به پذیرش آن کنم. صحبت با اعضای خانواده، درمانگران یا دوستان می تواند همین هدف را داشته باشد. «کافه‌های مرگ» با هدف ارائه برنامه‌هایی که به مردم کمک می‌کند درباره مرگ صحبت کنند و برای مرگ آماده شوند، در سراسر جهان پا به عرصه وجود گذاشته‌اند.

به طور کلی، بر اساس تحقیقاتی که لیوبومیرسکی نقل کرده است، حمایت اجتماعی – دانستن اینکه دیگران به شما اهمیت می دهند و پشت شما هستند – می تواند شما را از انواع بیماری ها محافظت کند و همچنین باعث افزایش طول عمر، سلامتی و شادی شود. او روابط عاطفی حمایت کننده را به عنوان “تنها بهترین راه برای آماده شدن برای تشخیص سرنوشت ساز آینده یا هر نوع تراژدی یا بحران” توصیف می کند.

9. کمی در طنز مرگ غرق شوید.

مرگ در پایان پیروز می شود، اما حداقل می توانیم در طول مسیر آن را مسخره کنیم. حتی جوک های ذرت می تواند کمک کننده باشد. این به من یادآوری می کند – می دانید چرا زندگی مانند یک رول دستمال توالت است؟ زیرا هر چه به پایان نزدیکتر می شوید، سریعتر می رود.

افکار نهایی

وقتی زمان رفتنم فرا رسید، امیدوارم بتوانم از این تکنیک ها برای کاهش ترس از پایان زندگی ام استفاده کنم یا حداقل واقعیت مرگ را کمی قابل تحمل تر کنم. امیدوارم این پست هم ایده های راحت و مفیدی به شما داده باشد. شاید در مقطعی با شخصیت هری پاتر موافق باشید که می‌گوید: «به هر حال، برای یک ذهن سازمان‌یافته، مرگ فقط ماجراجویی بزرگ بعدی است». من مطمئن نیستم که بتوانم این دیدگاه را اتخاذ کنم، اما می توانم با این جمله حکیمانه بودا ارتباط برقرار کنم: “کسی که عاقلانه زندگی کرده است، حتی از مرگ هم نمی ترسد.”

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *