آیا ذهن ما میکروگلیا دارد؟

رابطه حفریات ذهن _ مغز ناهشیار با رویکرد عصب روان تحلیلی

مترجم: اکرم عبدالرحیمی

دانشجوی ارشد روانشناسی شناختی

رابطه ناهشیار ذهن -مغز غیرقابل‌حل باقی‌مانده است با توجه به رویکرد نوروساینس، شبکه عصبی دربردارنده سیناپس‌ها به‌صورت بارز نقش‌هایی را در فعالیت ذهن بشر بازی می‌کند؛ که سهم گلیال برای فعالیت ذهنی طولانی نادیده شمرده‌شده است.

اخیراً پیشنهاد شد که میکروگلیا سلول‌های گلیال با کارکرد ایمنی‌شناسی/اشتعالی نقش مهمی را در اختلالات روان تحلیلی بازی می‌کنند، مثلاً به‌صورت مستقیم و پایدار با سیناپس‌های جفت در مغز نرمال ارتباط دارد. باور سنتی این است که میکروگلیا در شبکه‌های عصبی شرکت نمی‌کند.

پژوهش نرواقتصادی انسان با داوطلبان سالم با کاربرد مینوسیکلین یک آنتی‌بیوتیک با اثر مهار فعالیت میکروگلیا، نشان می‌دهد که ممکن است به‌صورت ناهشیار رفتار اجتماعی انسان را مثل صدا را مدوله (تعدیل) کند. ما در اینجا یک سیستم عصبی ساختاری ذهنی ناهشیار جدید در مرکز مغز در میکروگلیا را با یک رویکرد عصب روان تحلیلی پیشنهاد می‌کنیم.

حداقل تا حدودی فعالیت میکروگلیا در مغز ممکن است سائق ناهشیار را به‌عنوان حافظه ایمنی روانشناسی واکنش در ذهن فعال کند و درنتیجه در هیجانات گوناگون، واکنش‌های زخم وابسته به روان، نشانه‌های روانکاوی شامل رفتار خودکشی و (روان تحلیلی) در طول روابط میان فردی انتقال پیدا کند، میکروگلیا این پتانسیل را دارد که بین شکاف بزرگ بین نوروساینس، روان‌پزشکی، زیست‌شناختی، روانشناسی و روانکاوی به‌عنوان یک بازیگر کلیدی برای اتصال جهان هشیار و ناهشیار نقش بازی کند.

میکروگلیا و اختلالات روانی یا روان‌پزشکی

پاتوبیولوژی اختلالات روانی یا روان‌پزشکی به‌صورت بارز یا غالب و به‌صورت منحصربه‌فرد باور دارند و توسط نابهنجاری‌های دستگاه‌های انتقال‌دهنده عصبی توضیح داده‌شده است که اخیراً تصویربرداری مغز و مطالعات وابسته به بافت‌شناسی، به میکروگلیا فعال‌شده در مغز افراد دارای اختلالات روانی و روان‌پزشکی مثل اسکیزوفرنی، افسردگی و اتیسم اشاره دارند.

داروهای روان‌گردان به‌صورت طولانی اثرات منحصربه‌فردی را بر روی نورون‌ها و شبکه‌های نورونی مثل سیناپس‌ها می‌گذارند که مطالعات آزمایشگاهی در موش یا جانور جونده اثر نو و جدید داروهای روان‌گردان را که به‌صورت مستقیم در میکروگلیا توسط سرکوب آزادسازی سیتوکینین التهابی و رادیکال آزاد را ثابت کردند.

بر اساس یافته‌های فوق سهم میکروگلیا در اختلالات روانی پیشنهاد شد. (میکروگلیا در اختلالات روانی سهم دارد)

فعال‌سازی التهابی /ایمنی سازی همچون لیپوپلی‌ساکارید (LPS) و اینترفرون – y که توسط آلودگی، عفونت و حوادث پر استرس و دغدغه زندگی، تحریک می‌شوند ممکن است میکروگلیا را در مغز فعال کنند، میکروگلیا فعال‌شده در مغز، سیتوکینین التهابی و رادیکال‌های آزاد را آزاد می‌کند در مغز بیماران مبتلا به اختلالات روانی، این واسطه ممکن است علت آسیب‌شناسی مغز همچون تباهی نورونی، نابهنجاری ماده سفید و کاهش بافت عصبی یا ریشه عصبی باشد. ما سهم میکروگلیا را برای آسیب‌شناسی همچون: تباهی نورونی نابهنجاری ماده سفید و کاهش بافت یا ریشه عصبی طرح کردیم.

چنین بازسازی (مدل‌سازی) از تعامل نورون-میکروگلیا ممکن است تااندازه‌ای عامل مهمی در آسیب‌شناسی اختلالات روانی باشد.

استرس، خودکشی و میکروگلیا

مطالعات اخیر حیوانی، نشان می‌دهد که میکروگلیا نه‌تنها تحت التهاب بلکه همچنین تحت استرس فیزیکی مثل انزوای اجتماعی، استرس مزمن و موقعیت‌های اجتماعی دارای شکست محدود یا مهار هم فعال‌شده است. این داده اشاره می‌کند که میکروگلیا نه‌تنها در اختلالات فیزیکی بلکه همچنین در اختلالات هیجانی هم ممکن است سهم داشته باشد.

مطالعات پس از واقعه مرگ انسان فعالیت میکروگلیا را در مغز قربانیان خودکشی آشکار کرد. خودکشی به‌طورکلی به‌عنوان محصول اختلال هیجانی یا عاطفی و گذشته از این درزمینه روانشناسی و روانکاوی، خودکشی نتیجه سائق‌های ناهشیار ناهنجار در نظر گرفته‌شده است. در اینجا، این سؤال مطرح می‌شود:

آیا میکروگلیا می‌تواند سائق ناهشیار ما را تحریک کند؟

قبل ارائه نظریه پل زدن بین میکروگلیا و سائق ناهشیار، ما مفهوم تاریخی سائق‌های روانکاوی را معرفی می‌کنیم. بدیهی است فروید نسبت به چنین سلول‌هایی شناخت نداشته است، بااین‌حال جای تعجب است، او ارتباط بین ایمنی و خودکشی را در مطالعاتش نشان داده است.

در عصر حاضر، نقش میکروگلیا با یک شفافیت بیشتری از زمان یا دوران فروید قابل‌درک است. واکنش سیناپسی برای مدت طولانی نقش مهمی را در فعالیت ذهنی انسان بازی می‌کند، درحالی‌که تنها سلول‌های عصبی برجسته شده‌اند. در حال حاضر میکروگلیا جوندگان (موش) اثبات‌شده است که در رشد مغز همچون هرس سیناپسی شرکت می‌کند؛ که نشان می‌دهد میکروگلیا ممکن است یک نقش مهم در فرایندهای رشدی مغز بازی کند.

مطالعات حیوانی دیگر نشان داده است که میکروگلیا از طریق لمس مستقیم حتی در مغز سالم بر دانش‌های سیناپسی نظارت می‌کند.

همچنین یک فعالیت خودکار و ناهشیار…

همچنین فعال‌سازی ناهشیار و خودمختار سیستم پاسخ حرکتی مستلزم این نیست که محرک به‌صورت هشیار ادراک و دریافت شود. در 1970 پژوهشگران گزارش دادند مورد بیمار مبتلا به نابینایی یا کوری ثانویه با آسیب قشر بینایی اولیه که توانست افتراق 2 تا محرک را با دقت بسیار خوبی ادامه دهد باوجوداینکه در حقیقت او ادعا نکرده بود که آن‌ها را می‌بیند

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *