اثربخشی رواندرمانی روانپویشی
سجاد عباس زاده، روانشناس تحلیلی
شواهد تجربی از ادعای اثربخشی رواندرمانی روانپویشی حمایت میکنند. میزان اثرگذاری درمان روانپویشی به همان اندازهای است که در مورد سایر روشهای درمانی ترویجشده بهعنوان درمانهای «مبتنی بر شواهد و حمایتشده با آزمایشهای تجربی»، گزارششده است.
علاوه بر این، در مراجعینی که درمان روانپویشی دریافت کردهاند، تثبیت پیشرفتهای درمانی و ادامهی این پیشرفتها بعد از قطع درمان نیز نشان دادهشده است. درمانهای غیر تحلیلی بخشی از اثربخشیشان ممکن است به خاطر این باشد که تعداد زیادی از متخصصین مجرب این حوزه از تکنیکهایی استفاده میکنند که مدتهای طولانی، در نظر و در عمل، جزو تکنیکهای اصلی حوزه روانپویشی بودهاند.
این ادعا که متدهای روانپویشی، مشکل حمایت شواهد تجربی را دارند، با شواهد علمی موجود مطابقت ندارد و میتواند نشانگر انتشار گزینشی و سلیقهای یافتههای تحقیقاتی باشد.
در برخی جاها این باور وجود دارد که مفاهیم و درمانهای روانپویشی پشتوانه تجربی کمی دارند یا شواهد علمی نشان میدهند که متدهای درمانی دیگر، اثرگذاری بیشتری دارند.
این باور به نظر میرسد که حیاتی متکیبهخود دارد. دانشگاهیان آن را به همدیگر مکرراً میگویند، همانگونه که متولیان حوزه سلامت و سیاستگذاران آن، این کار را انجام میدهند؛ و با هر بار تکرار آن، اعتبار و باورپذیری ظاهری آن افزایش مییابد.
از برخی نقطه نظرات، به نظر میرسد نیاز کمی به پرسش یا بازبینی وجود داشته باشد، چراکه «هرکسی» میداند که واقعیت همین است!
شواهد علمی چیز دیگری میگویند:
تحقیقات قابلتوجهی از اثربخشی و تأثیرگذاری درمان روانپویشی حمایت میکنند. اختلاف بین مفاهیم موردنظر با مدارک علمی، لااقل در پارهای از آنها، میتواند به خاطر سوگیری در انتشاریافتههای علمیباشد. یکی از منابع سوگیری، بیعلاقگی طولانیمدت شاغلین حوزه سلامت روان به غرور و اقتدار پیشینهی روانکاوی است.
طی دهههای گذشته، روانکاوان آمریکایی تحت سلطه نظام سلسله مراتبی مؤسسات درمانیای بودهاند که آموزش به غیرپزشکان را نهی میکردند و وضعیتی بیاعتنا به تحقیقات اتخاذ کرده بودند.
این وضعیت نتوانست بر محققین حاضر در محافل دانشگاهی غلبه کند. وقتی یافتههای تجربی روشهای درمانی غیر روانپویشی معتبری را آشکار کردند، بسیاری از دانشگاهیان با شور و شوق از آنها استقبال کردند و مشتاق بحث و تبادلنظر و انتشار آنها بودند. در همین حال مفاهیم و درمانهای روانپویشی با پشتوانه شواهد علمی اغلب نادیده گرفته میشد.
این مقاله چندین نوشته را گردآوری کرده است که یافتههای علمی پیرامون اثربخشی درمان روانپویشی را در بر دارند.
در ابتدا جنبههای متمایز درمان روانپویشی را مشخص میکنم. سپس شواهد علمی برای اثربخشی درمان روانپویشی را مرور میکنم که شامل شواهدی میشود که نهفقط مراجعینی که پیشرفتهای درمانی داشتهاند را نشان میدهد بلکه آنهایی که به پیشرفتشان در طول زمان ادامه دادهاند را نیز در برمیگیرد.
در آخر، به شواهدی میپردازم که نشان میدهد درمانهای غیر تحلیلی بخشی از اثربخشیشان ممکن است به خاطر این باشد که تعداد زیادی از متخصصین مجرب این حوزه از مداخلاتی بهره میبرند که مدتهای طولانی، در نظر و در عمل، جزو محورهای اصلی حوزه روانپویشی بودهاند.
ویژگیهای متمایز تکنیکهای روانپویشی
رواندرمانی روانپویشی یا روان تحلیلی به دستهای از درمانهای مبتنی بر مفاهیم و متدهای روان تحلیلانه گفته میشود که میزان کمتری از جلسات منظم بهره میبرند و بهطور قابلملاحظهای کوتاهتر از جلسات روانکاوی هستند.
تناوب جلسات معمولاً یک یا دو بار در هفته است و زمان جلسات درمان ممکن است محدود یا غیر محدود باشد. اساس درمان روانپویشی یافتن جنبههایی از خویشتن است که بهطور کامل شناختهشده نیستند، بخصوص همانهایی که در رابطهی درمانی آشکار میشوند و بهطور بالقوه بر آن میگذارند.
درسنامههای دانشگاهی غالباً درمانهای روان تحلیلی یا روانپویشی را با برخی اندیشههای عجیبوغریب و انتزاعی ساختهی ذهن فروید در حدود یک قرن پیش برابر میگیرند که ندرتاً میتوانند معرف مفاهیم روانپویشی اساسیای باشند که امروزه آموخته و استفاده میشوند.
این قبیل ارائهها، همراه با تصاویر کاریکاتور گونه در رسانههای جمعی، در گسترش سو برداشتها از درمان روانپویشی شرکت داشتهاند (برای پیگیری مبحث چگونگی ارائههای درست و غلط روانکاوی بالینی در مباحث درسی دانشگاه، رجوع کنید به: (Bornstein,1988,1995)، (Hansell,2005)، (Redmond & Shulman,2008))
برای کمک به برطرف کردن افسانههای موجود و تسهیل درک بهتر از درمان روانپویشی، در این بخش محورهای اصلی متد روانپویشی معاصر را مرور خواهیم کرد.
Blagys و Hilsenroth در سال 2008، مطالعهای را بر روی پایگاه دادههای روانشناسی، جهت مشخص کردن تحقیقات علمیای که فرایند و تکنیکهای موجود در دستنامههای رواندرمانی روانپویشی و شناختی رفتاری را مقایسه کردهاند، انجام دادند.
ویژگی هایی که درمان روانپویشی را متمایز میکنند عبارتند از:
هفت ویژگی بهطور قابلاعتمادی رواندرمانی پویشی را از سایر روشهای درمانی متمایز کردهاند که با بررسی جلسات واقعی ضبطشده و رونوشت برداری شده، مشخصشدهاند. (به یاد داشته باشید که این ویژگیها که ذکر خواهند شد، فقط به فرایند و تکنیک توجه دارند. برای پیگیری مبحث مفاهیم و اصول، رجوع کنید به: Gabbard-2004, McWilliams-2004, Shedler-2006)
* در این مقاله که در سایت روان بنه و نیز کانال تلگرام مترجم قابلدسترسی است، بهتفصیل خواهید خواند:
- تمرکز بر عواطف و ابراز هیجانات
- شناسایی تلاشهای مراجع برای پرهیز از افکار و احساسهای استرسزا
- شناسایی موضوعات و الگوهای تکرارشونده
- گفتگو درباره تجارب گذشته (متمرکز سازی رشد دهنده)
- تمرکز بر روابط بین فردی
- تمرکز بر رابطهی درمانی.
- شناسایی زندگی خیالی
سایر محورها:
- درمان روانپویشی بهطورکلی چقدر مؤثر است (مقایسه عینی با اثربخشی دارودرمانی و سایر درمانها)
- درمان روانپویشی چه اندازه اثربخش است (نتایج متا آنالیزها)
- فرآیند روانپویشی در سایر درمانها
- پرواز «دودو» (همه برندهاند)
- me/MephistophelesTherapy
این مقاله در شماره 21 ماهنامه تخصصی روانبنه به چاپ رسیده است.