تأثیر موسیقیدر درمان اختلال استرس :آیا تابهحال در موقعیتی خطرناک مانند موقعیتی جنگی، تصادف، سانحهی طبیعی مانند سیل و زلزله، دعواهای خیابانی و مانند اینها قرارگرفتهاید؟ آیا استرسها و عواقب پسازاین اتفاقات تا مدتی بعد شما را اذیت کرده است؟ هر یک از ما و اطرافیان ما بسته به توانایی ذهنیمان ممکن است تا چند روز یا چند ماه و یا حتی چند سال درگیر عواقب ناشی از تجربههای بدمان که تروما[1] نامیده میشوند، بوده باشیم. درمان این آسیبها که اختلال استرس پس آسیبی نامیده میشوند، بهصورت های گوناگونی صورت میپذیرد. موسیقیدرمانی نیز میتواند یکی از انواع این درمانها باشد. اثربخشی موسیقی در این اختلال چگونه است؟
تروما اتفاق ناخوشایندی است که منجر به آسیب جدی فیزیکی، روانی یا عاطفی میشود. نقطهی تضاد در تروما تفاوت بین اندازهی تهدید پیشآمده و توان و ظرفیت ذهنی فرد برای مقابله با آن میباشد که منجر به تأثیرات مختلف در افراد گوناگون میشود (فلسنستین[2]، 2012). بر اساس دی اس ام 4 نتیجهی تروما احساس ترس، تنهایی و بیپناهی است. پاسخ فرد در این موقعیت بستگی به عواملی مانند ایمان، اعتمادبهنفس، سطح مهارتهای مقابله با استرس، حمایت خانوادگی و تعبیر فرد از اتفاقات پیشآمده دارد (لاهاد[3] و ایلن[4]، 2000). نشانگانی که پس از تروما بهصورت مستمر و مکرر بروز پیدا میکنند را بهعنوان اختلاس استرس پس –آسیبی (پی تی اس دی[5]) مینامند (گنجی، 1392).
روبهرو شدن با اتفاقات اضطرابآور و ناراحتکننده در انسان ممکن است سه مرحلهی اصلی به وجود بیاورد. در مرحلهی ابتدایی انسان با حادثه یا اتفاق موردنظر بهصورت مستقیم مواجه میشود و عوارضی مانند گیجی، هذیان، استرس شدید، کابوس و اختلالات خواب را تجربه میکند. در مرحلهی بعد بین چند روز تا چند هفته فرد ممکن است دچار عوارض اختلال استرس پس آسیبی (واکنشهای شدید بدنی، مشکل در تمرکز حواس، اختلالات عاطفی در ارتباط خود با اطرافیان، فلش بکهای مربوط به حادثه و افسردگی) شود. در مرحلهی سوم بعد از دورهای که بهطور متوسط یک سال زمان میبرد، فرد تلاش میکند تا دورهی گذاری از عوارضی که تجربه کرده است را بگذراند. تجربهی ابتدایی انسان در مواجهه با تروما بر روی حافظه نیز تأثیرگذار است (ازولی[6]،2013).
بر اساس آزمایشهای انجامگرفته بهترین درمان موسیقایی برای اختلاس استرس پس –آسیبی، درمان گروهی میباشد و اولین تأثیر موسیقیدرمانی میتواند جنبهی آرام بخشی آن باشد (ازولی، 2013). در بررسی جنبههای آرام بخشی موسیقی، کلان[7] و همکاران (2013) در آزمایشی با بررسی 373 نمونه، به بررسی تأثیر موسیقیدرمانی بر اختلال استرس پس –آسیبی پرداختند. 126 نفر از افراد نمونه به کمک موسیقیدرمانگر قطعات موسیقی موردعلاقهشان را انتخاب کرده و روزانه این قطعات را میشنیدند. در مقابل، نمونه 122 نفری از افراد از هدفونهای کاهش صدا برای کسب آرامش استفاده میکردند و 125 نفر نیز بهعنوان گروه گواه انتخاب شدند. نتایج حاصل حاکی از آن بود که گروه اول پس از دورهی درمانی 5 روزه، 36% با کاهش اضطراب داشته است درحالیکه تأثیرات قابلملاحظهای در سایر گروهها گزارش نشد. فلسنتین (2012) نیز آزمایشی را بر روی سه گروه کودکان پیشدبستانی که بر اثر جنگ مجبور به ترک خانه خود شده بودند انجام داد. نتایج حاصل نشان داد که مداخلهی درمانی کوتاهمدت گروهی با رویکرد موسیقیدرمانی باعث کاهش آسیبهای ناشی از اختلال استرس پس -آسیبی خواهد داشت. کودکان در تجربهی نواختن موسیقی و ساخت آن در گروه هم میتوانند دیگران را بشنوند و هم میتوانند توسط دیگران شنیده شوند و همین عامل باعث تخلیهی هیجانی عواطف، تلاش بیشتر برای تماس با دنیای بیرون و کاهش اضطرابهای درونی میشود.
ازجمله جنبههای دیگر موسیقیدرمانی در درمان اختلال استرس پس –آسیبی میتوان به افزایش توان مهارتهای مقابله با استرس در افراد اشاره کرد. مهارت حل مسئله و هیجان محور از دسته مهارتهای کارآمدی است که توان فرد برای مقابله با حوادث را افزایش میدهد. آزمایشی که بر کودکان آمریکایی که طوفان شدید تورنادو را تجربه کرده بودند نشان داد که کودکان با ساخت قطعات موسیقایی که احساساتشان در مورد طوفان را بیان میکند، توان پردازش احساساتشان را برای درمان و پشت سر گذاشتن این تجربه مییابند (گریدو[8] و همکاران، 2015).
بهترین درمان در اختلال استرس پس- آسیبی، مواجهه درمانی میباشد. مواجهه با صحنههای ناگوار کمک میکند تداعیهای بین محرکها و واکنشها کم شود و باورهای غلط فرد که حاصل تفکرات غلط راجع به اتفاق پیشآمده میباشد و باعث ادامهی عوارض روانی و فیزیکی میشود، بیاعتبار شوند. در موسیقیدرمانی، عامل ریتم میتواند به مواجهه درمانی کمک کند (انشل[9] و ماریزی[10]، 2014). برای تداعی حوادث ناگوار، ریتم سریع میتواند عنصری کمککننده محسوب شود. هرچقدر ریتم آهنگ شدیدتر و سریعتر باشد، تروما را بهتر بازسازی میکند و دورههای متناوب ریتم تند و کند میتواند بهعنوان یک سطح درمان به تحریم و سپس آرامسازی درمانجو کمک کند (پورعباییان، 2017). پس موسیقی با ریتم سریع باعث افزایش فشار هیجانی میشود و این افزایش هیجان شرایط ذهنی مناسبتری برای یادآوری ترومای پیشآمده فراهم میکند.
تأثیر موسیقیدر درمان اختلال استرس :حرکات موسیقی بر اساس ریتم است که چه در حرکات موزون و چه در حرکات ناموزون در کاهش دردهای فیزیکی و روانی مؤثر است (انشل و ماریزی، 2014). از نشانههای تجربهشده در اختلال استرس پس –آسیبی فلش بکهای ناخواسته از حوادث و تجدید خاطرات بد گذشته با کوچکترین نشانه در محیط اطراف میباشد. درنتیجه این اتفاقات، فرد ممکن است دچار افزایش ضربان قلب، افزایش شدت تنفس و تحریکات سیستم عصبی بدن شود. استفاده از سرعت ریتم بر ضربان قلب، محرکهای پوستی و تنفسی مؤثر میباشد (ترومبتی[11] و همکاران، 2011)؛ بنابراین میتوان با استفاده از تأثیر ریتم بر بدن در روند مواجهه درمانی و یا کاهش نشانگان اختلال از موسیقی استفاده کرد. موسیقیدرمانگر باید به این نکته توجه داشته باشد که این تأثیرات تنها زمانی مؤثرند که از انتخاب آگاهانهی درمانجو برای توجه به موسیقی و تمرینات مرتبط استفاده کند. این موضوع مانند زمانی است که شما در باشگاه مشغول ورزشی هوازی هستید و حرکات خود را بر اساس موسیقی که پخش میشود تند و کند میکنید.
آرام بخشی با کمک موسیقی و افزایش توان مهارتهای مقابله با استرس آنها راههای استفاده از موسیقیدرمانی در اختلال استرس پس –آسیبی نیستند (گریدو و همکاران، 2015). موسیقیدرمانگر میتواند از بداههنوازی، نوشتن آهنگ و شعر، به اشتراک گذاشتن و صحبت در مورد آهنگها و آگاهی بخشی به افراد در گروه برای اینکه حس کنند تمام افراد شرکتکننده در گروه مانند خودشان چنین تجربههایی را پشت سر گذاشتهاند و میتوانند آنها را بفهمند و حتی به خاطر سپردن اشعار میتواند در جهت کنترل اضطرابها، آگاهی بر احساسات و ایجاد حس امنیت استفاده کند.
تأثیر موسیقیدر درمان اختلال استرس :آیا موسیقیدرمانگر ممکن است با محدودیتهایی در درمان این اختلال مواجه شود؟ یکی از نکات مهمی که فلسنتین (2012) در درمان مبتنی بر موسیقی در این اختلال متذکر میشود محدودیتهای درمانگر در این روش درمانی است. مشکلات شخصی مانند فقدان (از دست دادن پدر و مادر، خانه و …) در دورههای موسیقیدرمانی گروهی ممکن است قابلحل نباشند. وظیفهی موسیقیدرمانگر در این دوره تسهیل دوران گذار درمانجو از حوادثی که تجربه کرده است و کنترل و افزایش توان گروه برای افزایش انعطافپذیری روانی در مقابل تروما میباشد. در ادامهی این روند انتخابهای آگاهانهی درمانگر نیز بسیار تأثیرگذار است. بهعنوانمثال ممکن است درمانگر با گروهی از افراد روند درمان را شروع کند که خانهی خود را ازدستدادهاند؛ خانههایی ساحلی که در کنار دریا قرار داشته است. در روند طرح مسیر درمان، درمانگر باید به این نکته توجه داشته باشد که استفاده از هرگونه موسیقی، افکت صدایی و یا ادوات موسیقی که یادآور خانه و دریا و موضوعات مشابه میباشد، میتواند خود بحران درمانجویان را تشدید بخشد!
تأثیر موسیقیدر درمان اختلال استرس : البته باید توجه داشت که بررسی این نتایج و آزمایشهای مشابهی که اثربخشی موسیقی بر روی اضطراب را نشان دادهاند، حاصل بررسی کوتاهمدت گروههای آزمایشی میباشد؛ بنابراین سؤالی که بهعنوان یک بحث میتواند موردنظر قرار بگیرد این است که موسیقی در بلندمدت و خارج از شکل آزمایشی چه تأثیراتی بر این اختلال خواهد گذاشت؟ آیا نتایج بهدستآمده از این آزمایشها در زندگی روزمره و خارج از شرایط مشخص آزمایشگاهی همیشه جنبهی آرام بخشی خود را حفظ میکند؟ اما با وجود چنین پرسشهایی بازهم موسیقیدرمانی بهعنوان یک درمان مبتنی بر هنر با تأثیر بر عواطف و روان انسانی، هزینههای ارزان نسبت به بسیاری از درمانها، در دسترس بودن و با دربرداشتن جنبههای زیبایی شناسانهی بشری، میتواند بسیار مورداستفاده باشد. هنوز به نظر میرسد موارد تحقیق بسیاری در تأثیر موسیقیدرمانی بر اختلالات روانی گوناگون وجود دارد اما تلاش برای تجربه و پژوهش میتواند راهگشای مسائلی باشد که هنوز در ذهن انسان بهعنوان پرسش باقیمانده است.
اردوان نیک آیین-کارشناس روانشناسی عمومی
[1] Trauma
[2] Felsenstein
[3] Lahad
[4] Eilon
[5] PTSD
[6] Azoulay
[7] Chlan
[8] Gariddo
[9] Anshel
[10] Marisi
[11] Trombetti