آزمایشهای کلاسیک که تاریخ روانشناسی را تغییر دادند :تاریخ روانشناسی پر از آزمایشهای تأثیرگذاری است که روش فکر کردن ما را در مورد رفتار انسانها و خودمان تغییر دادهاند. بعضیاوقات نتایج این آزمایشها بهاندازهای با چیزی که در نظر افراد بود تفاوت داشت که دانش منطقی افراد را در مورد ذهن و رفتار انسان تغییر داده و گاهی تنها زمینهساز برخی مجادلات معمول شدهاند.
با توجه به آخرین نظرسنجیهای انجامشده در این زمینه ۶ آزمایش زیر بهعنوان آزمایشهای کلاسیکی مطرحشدهاند که دانش روانشناسی را به سمت دیگری بردهاند.
۱. آزمون میمونهارلو
در دهه ۱۹۶۰، هارلو تحقیقی روی رشد نرمال افراد و تأثیر عشق روی این مسئله داشت. هارلو با نشان دادن تأثیر ویرانگر محرومیت روی میمونها از اهمیت عشق و توجه برای رشد سالم کودک صحبت کرد. هرچند که آزمایشهای او عموماً غیراخلاقی و به طرز غیرمنتظرهای شوکه کننده بودند ولی آنها حقایق مهمی را کشف کردند که درک ما از رشد کودک را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد.
معروفترین نسخه آزمایشهای هارلو این بود که میمون را در بدو تولد از مادرش جدا میکرد و در فضایی با حضور یک میمون سیمی و یک میمون پشمی قرار میداد. میمون سیمی قابلیت تغذیه و شیردهی داشت ولی میمون پشمی تنها امنیت و نرمی آغوش میمون مادرواقعی را فراهم میکرد. هارلو دریافت هرچند بچه میمون برای غذا سراغ میمون سیمی میرود ولی ترجیح میدهد عمده زمان خود را با میمون پشمی بگذراند و از حمایت او برخوردار باشد. این مورد نشان داد که ارتباط مادر و نوزاد چیزی بیش از فراهم کردن منبع تغذیه است و امنیت و راحتی نقش مهمی را در شکلگیری دلبستگی دارد. از همین زمان توجه بیشتری روی ارتباط پوستی بین مادر و نوزاد به وجود آمد.
شرطیسازی کلاسیک پاولف
این آزمایش را همه دانشجویان روانشناسی میشناسند برای همین در مورد آن توضیح نمیدهیم ولی شاید جالب باشد که بدانید پاولف اساساً روانشناس نبود! او در حال آزمایش روی سیستم گوارشی سگها بود که قانون شرطی شدن را کشف کرد
همنوایی اجتماعیاش
سالها محققان در حال بررسی این بودند که افراد تا کجا با هنجارهای اجتماعی موافقت میکنند و از چه زمانی در برابر آنها شورش میکنند. اش آزمایشهایی ترتیب داد که در آنها تأثیر همنوایی در گروه را بررسی میکرد. نتایج بهصورت شوکه کنندهای بیانگر این بودند که افراد حتی زمانی که میدانند گروه در حال اشتباه کردن است به دلیل قدرت بالای همنوایی با آن موافقت میکنند.
در آزمایشهای اش به نمونهها گفتهشده بود در یک تست بینایی و دقت قرار دارند. نحوه کار به این صورت بود که آزمایشگر یک خط ملاک به آزمودنی نشان میداد و از او میخواست از بین سه خط دیگر انتخاب کند کدام خط با خط اصلی هماندازه است. افراد وقتی بهتنهایی در این تست قرار میگرفتند عموماً جواب درست میدادند. زمانی که این سؤال در گروه مطرح میشد و همدستهای آزمایشگر جواب اشتباه میدادند بسیاری از آزمودنیها نیز همان جوابی را میدادند که همدستان بیان کرده بودند و نادرست بود، حتی زمانی که قبل از آن جواب درست داده بودند.
آزمایشهای کلاسیک : شرطیسازی اسکینر
اسکینر روی تأثیر تقویت روی تکرار و یا تضعیف رفتار تحقیق میکرد. اسکینر، جعبه اسکینر را طراحی کرد که عموماً یک جانور جونده را در آن قرار میداد. جانور در این جعبه یا غذا دریافت میکرد یا شوک الکتریکی. موشهای جعبه اسکینر یاد میگرفتند که با فشار دادن یک دکمه غذا دریافت کنند و یا از شوک الکتریکی بگریزند. آنها حتی یاد میگرفتند چراغی که روشن میشود یا صدایی که میآید با تشویق یا تنبیه همراه است و حتی جلوتر یاد گرفتند چگونه از تنبیه فرار کنند. اسکینر در ادامه فهمید برنامههای تقویت یا الگوهای تقویت روی سرعت پاسخ تأثیر میگذارید.
آزمایشهای کلاسیک : آزمایش اطاعت از مرجع قدرت (اتوریته) میلگرام
در این آزمایش شرکتکنندگان به دو دسته تصادفی یادگیرنده و معلم تقسیم میشدند و آزمایشگر با عنوان پرفسور روانشناسی در آن فضا حضور داشت. از شرکتکنندگان خواسته میشد که به کسی که بهعنوان یادگیرنده انتخابشده بود (همدست آزمایشگر) در صورت ارائه پاسخ نادرست شوک الکتریکی وارد کنند. درواقع همدست شوک دریافت نمیکرد ولی به آن تظاهر میکرد. هدف این آزمایش این بود که مشخص شود افراد تا کجا از دستور پروفسور برای واردکردن شوک اطاعت میکنند. میلگرام دریافت ۶۵ درصد از شرکتکنندگان بااینکه به نظر میرسد آزمودنی در فشار شدید قرار دارد یا حتی بیهوش شده، حداکثر شوک را وارد میکردند.
البته باید بیان کرد بسیاری از آزمودنیها از شوک اتفاقات داخل اتاق آزمایش هیچوقت بهبود پیدا نکردند و همین امر یکی از دلایلی بود که باعث شد پژوهشگران موظف به تنظیم کردن کدهای اخلاقی برای پژوهشها شوند.
آزمایشهای کلاسیک : آزمایش زندان استنفورد
آزمایش معروف زیمباردو که در آن آزمودنیهای معمولی در دو گروه زندانی و زندانبان قرار میگرفتند. بااینکه این آزمون برای حدود ۲ هفته طراحیشده بود تنها بعد از ۶ روز متوقف شد چرا که نگهبانان رفتارهای خشن و سوءاستفاده گرانه نشان میدادند و زندانیان بهشدت مضطرب بودند و استرس داشتند.
این آزمایش زمانی طراحی شد که جنایات زندان ابوغریب آشکارشده بود. بسیاری از متخصصان باور دارند که رفتارهای اینچنینی ناشی از تأثیر جایگاه و قدرت موقعیت افراد است.
فاطمه صبوری راد-کارشناس ارشد روانشناسی