وکیل اضطراب

3 روش مداخله برای رویارویی با مراجعینی که در دنیای دیگری غرق شده اند.

آیا به عنوان یک درمانگر با کسانی که در کتابهای کمیک، انیمه ها، بازهای ویدیویی، بازیهای رومیزی و… غرق شده اند روبرو شده اید؟ آیا کسی که عشق عمیقی به این نوع ارتباطات و رسانه ها دارد را میشناسید که با بیماریهای سلامت روان درگیر باشد؟ اگر جواب شما به این سوالها بله است این مقاله برای شماست.

معامله با اضطراب به عنوان یک وکیل

این روش تنها محدود به اضطراب نیست و می تواند در برابر افسردگی، اعتیاد و خشم نیز استفاده شود. به بیمار کمک کنید تا به اضطراب از این شیوه نگاه کند. به اضطراب به عنوان یک وکیل مدافع خبره و حرفه ای نگاه کنید. او یک انسان قد بلند، با لباسها و ماشین گران قیمت است که عمیقا در تلاش برای اثبات این مساله است که از شما بهتر است.

هییت منصفه و قاضی بنظر می رسد بی هیچ دلیلی او را بیشتر از شما دوست دارند و او همیشه شواهدی در دست دارد که با این که معنایی ندارند ولی می توانند همه را قانع کنند. با این حال صدای او و نحوی که اطلاعات را بیان میکند، همه نشان دهنده این است که برای آنها پشتوانه محکمی ندارد.شما وکیل مدافع هستید و از خودتان در برابر نبردهای روزانه با این آقا/خانم وکیل دفاع میکنید.

چند مثال از این نبرد ها عبارتند از:

  • اینجوری که بهم نگاه میکنه مشخصه که ازم بدش میاد.
  • من کامل نیستم چون یادم رفت ظرفا رو بشورم.
  • اونی که ازش خوشم میاد دوساعتی میشه جواب پیامامو نداده. اون فکر میکنه من دیوونه م.

بنابراین وقتی جمله ای مثل «سحر از من متنفر است» را در درونمان می شنویم، وکیل مدافع باید شروع به ارایه دفاع های خود مانند: او دوست ماست پس دلیلی برای تنفر وجود ندارد ارایه کند. در همین زمان اضطراب خودش را نشان می دهد، ما را در دادگاه مسخره میکند و تمامی دلایل بی منطقی که برای دفاع از آن تنفر دارد را رو میکند و به هر روشی متوسل می شود تا شما را بعنوان مدافع در دادگاه تحقیر کند. وقتی این اتفاق بصورت مداوم و پشت هم بیفتد، شما احساس ناامیدی میکنید و دیگر تلاشی برای ثابت کردن دلایل خودتان نمیکنید. افرادی که با اضطراب دست و پنجه نرم میکنند دقیقا در چنین وضعیتی قرار دارند.

خب، پس وکیل اضطراب موجود سرسختی است، به این راحتی شکست نمیخورد، در دادگاه همه او را دوست دارند و از وکیل مدافع قوی تر است. حالا چه کاری باید کرد؟

جمع کردن پوشه شواهد:

شما بعنوان وکیل خود، تنها نباید با اتکا به قدرتهایتان وارد جنگ با اضطراب شوید. باید مثل یک کاراگاه دنبال سرنخ بگردید و آن را در پوشه شواهد و مدارک قرار دهید. چیزی که مردم در زندگی نادیده میگیرند این است که این پرونده ذهنی را پر نمیکنند و درصدد تصحیح آن نیستند.

بسیاری از اتفاقات رخ می دهند و رد می شوند و بسیاری از افراد حتی از روی آن یادداشت برنمیدارند. برای مثال اگر همیشه از این می ترسید که با یک اشتباه کوچک دوست صمیمی شما، ترکتان کند و یا دنیا بر سر شما خراب شود، اجازه بدهید این اتقاق بیفتد و نتیجه را یادداشت کنید. تنها در این صورت می بینید که یک اشتباه کوچک نمیتواند به اندازه ای که اضطرابتان میگوید بزرگ باشد و دوستی شما را از بین ببرد.این شواهد را فراموش نکنید چرا که در دادگاه مقابله با اضطراب، همین شواهد به کمک شما می آیند.

مدارک را به دادگاه ذهن ارایه دهید:

وکیل اضطراب عادت کرده که شما هیچگاه با او مقابله نمیکنید. آنها می دانند که دادگاه در اختیار آنهاست و شما هر مقاومتی انجام دهید به سرعت از بین خواهد رفت. اکنون که مدارک کافی دارید وقت آن است که در این دادگاه بایستید و از خود دفاع کنید. یافته های خود را رو کنید و اعتراضتان را به او نشان دهید.

در آغاز، وکیل اضطراب سعی میکند که با بالا بردن فشار شما را در هم بشکند.

او به خاطر پیروزیهای گذشته، عادت به مغلوب شدن در برابر شما را ندارد. اجازه ندهید فشار او، شما را از پا بیندازد. وکیل اضطراب با دیدن قدرت شما بهم ریخته می شود و اعتبارش را از دست می دهد و در نهایت، شما برنده می شود. یادتان نرود وکیل اضطراب همیشه آنجاست و آماده است که در هرزمانی که ممکن است خودش را نشان دهد و شرایط شما را سخت کند. این کار شما او را حذف نمیکند بلکه باید یاد بگیرید در برابر وکیل اضطراب یک ابزار نیرومند وجود دارد و آن هم اعتراض است.

این استعاره را می توان در مقابل طیف وسیعی از مشکلاتی که به توانمند سازی روانی افراد نیاز دارد آموزش داد و استفاده کرد.زمانی که یک فرد در دنیای دیگری زندگی میکند، بهتر است برای درمان او از مسیر دیگری استفاده کرد.

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *