ازدواج با عشق اول
ازدواج با عشق اول: مردم اغلب تضاد بین عشق و پشیمانی را تجربه می کنند.
“عشق اول فقط زمانی خطرناک است که آخرین عشق باشد.” – برینسلاو نوسیچ
“من هرگز پشیمان نشدم که وقتی استیک من به دستم رسید، ماهی را به صورت پخته و طعم دار سفارش ندادم.” – زنی که با اولین معشوقه اش ازدواج کرد.
تعداد قابل توجهی از ما هنوز با معشوق اول خود هستیم. آیا ازدواج با اولین (و تنها) معشوق خود چنین ایده وحشتناکی است؟ آیا از نداشتن تجربیات عاشقانه متنوع تری پشیمان هستید؟ آیا کیفیت رابطه فرد همیشه بالاست؟ اگر به اندازه کافی عمیق کاوش کنیم، همه این سوالات به تضاد بین عشق و پشیمانی مربوط می شود.
عشق و حسرت
عشق عمیق و طولانی مدت با به اشتراک گذاشتن تجربیات و فعالیت ها ایجاد و حفظ می شود. ارتباط مشترک بین شرکا بستر عشق است و فعالیت های مشترک ویژگی های اساسی این ارتباط است. این ارتباط، شکوفایی عاشقان و همچنین شکوفایی رابطه آنها را تقویت می کند (Krebs,2015) (Ben-Ze’ev & Krebs,2018)
در کوتاه مدت، پشیمانی مربوط به اقدامات گذشته است که پیامدهای منفی ایجاد کرده است. در درازمدت، پشیمانی مستلزم بیعملی است – راهی که طی نشده است – که مسئول افقهای محدود کنونی ما است. ما بسیار متأسفیم که افقهای خود را گسترش ندادیم و در نتیجه فرصتهای جذاب را از دست دادیم. بر این اساس، آمریکاییها اغلب نسبت به انتخابهای خود در زمینه تحصیل، شغل، روابط عاشقانه و فرزندپروری ابراز پشیمانی میکنند. آموزش در صدر این لیست قرار دارد، زیرا به عنوان دروازه ای برای گزینه های بسیار ارزشمند عمل می کند، از درآمد بالاتر گرفته تا مشاغل چالش برانگیزتر و تنوع تماس های اجتماعی و عاشقانه. زمانی که چشم انداز تغییر، رشد و نوسازی محقق نمی شود، مایل به پشیمانی هستیم (گیلوویچ و مدوک، 1995؛ رز و سامرویل، 2005).
تضاد بین عشق و پشیمانی زیربنای بیشتر زندگی عاشقانه ما است، اما به ویژه زمانی که با اولین و تنها معشوق خود ازدواج می کنید، شدیدتر می شود. در این مورد، تشخیص اینکه کدام احساس برتر است، به شدت به شخصیت و زمینه بستگی دارد.
مشکلات ازدواج با اولین معشوق
طبیعی است که فرض کنیم کسانی که با عشق اول خود ازدواج می کنند احتمالاً از دست دادن گزینه های عاشقانه بهتر یا حداقل متفاوت پشیمان می شوند. در این راستا، تحقیقات نشان میدهد که وقتی اولین پیشنهادات مذاکرهکنندگان بلافاصله پذیرفته میشود، احتمال بیشتری وجود دارد که فکر کنند میتوانستند بهتر عمل کنند، و بنابراین نسبت به مذاکرهکنندگانی که پیشنهادهای اولیه آنها پذیرفته نمیشود، کمتر از توافق رضایت دارند. بلافاصله (گالینسکی و همکاران 2002). این با تأثیر قدرتمند جاده عاشقانه که طی نشده مطابقت دارد.
کلسی دایکسترا در مقاله خود با عنوان “چرا ازدواج با اولین عشق شما ایده ای وحشتناک است” مشکلات دیگری را در ازدواج با اولین معشوقه خود شرح می دهد: شما هرگز رشد نمی کنید. به چیزی آسان رضایت می دهید؛ شما این شانس را نداشته اید که شخص جدیدی را تجربه کنید؛ شما هرگز از دل شکسته و از آن طرف بیرون نیامده اید؛ شما هرگز نمی دانید چه چیز دیگری در آنجا وجود دارد، و بخشی از شما همیشه تعجب می کند؛ طلاق بی رحمانه خواهد بود. هیچ علاقه ای وجود ندارد – شما از فراز و نشیب ها اطلاع ندارید. شما چیزی ندارید که رابطه خود را با آن مقایسه کنید.
این مشکلات می توانند واقعی باشند، اما اجتناب ناپذیر نیستند. برخی از افراد در چنین ازدواجهایی شهادت میدهند که در این رابطه رشد کردهاند – که همیشه آسان نبوده و باعث دلشکستگی میشود. برخی از آنها زندگی اجتماعی گسترده ای داشتند و با شریک زندگی خود با دوستان جدیدی ملاقات کردند. برخی طلاق گرفتند – به روش های غیر وحشیانه – و برخی در روابط عاشقانه خود شور و شوق زیادی داشتند.
یافته های تجربی
علیرغم موانع ظاهراً بزرگ برای ازدواج با عشق اول، یافته های تجربی اندکی که وجود دارد نشان می دهد که ازدواج های عشق اول قوی تر از ازدواج های دیگر هستند.
یک مطالعه YouGov گزارش می دهد که 64 درصد از افراد در ازدواج با عشق اول اظهار می کنند که قطعاً عاشق هستند، در مقایسه با 57 درصد از جمعیت متاهل. تنها 19 درصد از افراد قبلی به ترک شریک زندگی خود فکر کرده اند. این در مقایسه با یک سوم (34 درصد) افراد متاهل است که قبلاً عاشق شده اند. همچنین افرادی که با اولین عشق خود ازدواج کرده اند (97 درصد) بیشتر از افرادی که ازدواج نکرده اند (88 درصد) فکر می کنند که تا روز مرگ با شریک زندگی خود خواهند بود.
مطالعه دیگری که توسط Illicit Encounters انجام شده است نشان می دهد که یک چهارم از ما هنوز با عشق اول خود هستیم و 41 درصد از مردم از بهترین رابطه جنسی زندگی خود با اولین عشق خود لذت می برند. اگر درست باشد، این اعداد بسیار بالا هستند.
علیرغم چنین اخبار دلگرمکنندهای برای ازدواج با عشق اول، نظرسنجی دیگری از «برخورد غیرقانونی» نشان داد که اکثر مردان و زنان توافق کردند که خوابیدن با 12 شریک زندگی نشاندهنده فردی ماجراجو، آزادیخواه و زودگذر است. اکثریت قریب به اتفاق مردان و زنان بر این باورند که داشتن کمتر از 10 شریک جنسی نشانه این است بی تجربگی و شاید مهمتر از آن کسی که در اتاق خواب کمی محافظه کار است. هر دو جنس همچنین توافق کردند که داشتن بیش از 19 شریک جنسی یک پرچم قرمز است، که نشان میدهد شاید کسی بیش از حد مشتاق است که از شریکی به شریک دیگر بپرد، یا صرفاً خودخواه و سخت است.
آیا از ازدواج با اولین معشوق خود پشیمان هستید؟
به منظور نشان دادن ملاحظات متضاد بالا، من از سایت Reddit AskWomen پاسخ هایی را ارائه می کنم که توسط زنان (که در چنین ازدواج هایی هستند یا بودند) به این سؤالات، «آیا از نداشتن تجربه بیشتر در بیش از یک رابطه پشیمان هستید؟ ” و “آیا برای شما و شریک زندگیتان انتخاب خوبی بود؟” در اینجا چند نمونه هستند:
“من هیچ پشیمانی ندارم – فقط هر چند وقت یکبار کنجکاوی جزئی دارم.”
میدانستم که نمیتوانم با یک رابطه عاشقانه معمولی باشم، بنابراین از همان ابتدا با کسی که در یک رابطه بودم، خوب بود.»
“من گاهی فکر می کنم که اگر تجربه بیشتری داشتم (هم آشنایی و هم از نظر جنسی) اوضاع چگونه متفاوت می شد، اما هیچ پشیمانی وجود ندارد، فقط کنجکاوی.
“ما در حال طلاق هستیم. (من خیلی هیجان زده ام!)”
“من او را می پرستم. صادقانه بگویم، من واقعاً سپاسگزارم که بار جنسی یا رابطه منفی زیادی برای مبارزه با آنها ندارم. تنها تجربه رابطه جنسی و رابطه من با کسی است که همیشه یک عاشق سخاوتمند بوده است و من همیشه با او کلیک کرده ام. چه چیزی برای پشیمانی وجود دارد؟
“ما اکنون طلاق گرفته ایم. من پشیمانم که خیلی زود با کسی کنار آمدم. آسان است تصور کنید این عشقی که پیدا کرده اید عالی است در حالی که پرچم های قرمز را نادیده می گیرید.
“من اصلا پشیمان نیستم. فقط خوشحالم که به اندازه کافی خوش شانس بودم که در ابتدا یک نمونه خوب پیدا کردم.”
اگر قبل از ارتکاب احساس نیاز به خرید داشتم، زمان زیادی را برای نبودن با فرد مورد علاقهام تلف میکردم. من معتقدم هیچ تطابق کاملی (یا «همسر روح»، اگر بخواهید) برای کسی وجود ندارد، که یک رابطه ساخته شده است و نیاز به رشد و تلاش از هر دو طرف دارد. او یک شریک فوق العاده است.»
“عالیه! من احساس نمی کنم که روابط دیگر را از دست می دهم. من با کسی که دارم کاملا راضی هستم. ممکن است افراد بهتری برای من وجود داشته باشند، اما به اندازه کافی خوشحالم که حتی تمایلی به نگاه کردن ندارم.»
من او را هر روز بیشتر و بیشتر دوست دارم. زندگی مشترک ما عالی است و من چیزی را تغییر نمیدهم.
“من هرگز قرار ملاقات یا حتی کسی را نبوسیده ام! من هرگز نگران این نیستم که با ملاقات نکردن بیشتر چیزی را از دست دادم. در واقع، کاملا برعکس است؛ خوشحالم که شریکم را خیلی زود پیدا کردم بدون اینکه مجبور باشم از شر کسانی که قرار نبود تمرین کنند، بگذرم.”
ما تقریباً 15 سال با هم بودیم و بیش از 9 سال ازدواج کردیم، اما طلاق در اواسط 30 سالگی بهترین کاری بود که انجام دادم.
“بله، من پشیمانم که بیشتر با هم قرار ملاقات نداشتیم.”
“خیلی وقت است که تمام شده است. در حالی که در آن رابطه بودم، هیچ پشیمانی نداشتم. طلاق بهترین اتفاق برای من بود.»
من خوشحال بودم، 16 سال با هم، 8 ازدواج کردم. از نبودن با پسران دیگر پشیمان نیستم. کنجکاوی وجود داشت، اما من همیشه آنها را رد می کردم. بعد دو سال پیش متوجه شدم که قبل از ازدواج ما با سه دختر مختلف به من خیانت کرده است، بنابراین به نظر می رسد که او پشیمان شده است. ما روی آن کار می کنیم.
“گاهی اوقات آرزو میکنم قبل از ملاقات با افراد بیشتری بخوابم (چون شوهر چیزی جز ماجراجویی در رختخواب است)، اما از نظر روابط نمیتوانستم بیشتر بخواهم. من می دانم که شوهرم در مقیاس سازگاری 1 درصد برتر است.
پشیمان نیست. هرگز احساس نکردیم چیزی را از دست داده ایم. او نیمه دیگر من است و ما خوش شانس ترین مردم روی زمین هستیم.
من پشیمان نیستم که با این رشته آشنا نشدم، زیرا این رشته آنقدرها هم عالی به نظر نمی رسد. تماشای دوستان مجردم که به میلهها میروند و با هم ارتباط برقرار میکنند، واقعاً چیزی نبود که به آن حسادت میکردم.»
مواجه شدن با انتقاد
همانطور که انتظار می رفت، این پاسخ ها نگرش های گوناگونی را نشان می دهند. ازدواج با اولین معشوق همیشه (یا حتی بیشتر) گزینه بهینه نیست. با این وجود، در برخی شرایط، این گزینه می تواند یک رابطه عمیق، هیجان انگیز و عاشقانه ایجاد کند. یکی از مزیتهای اصلی ازدواج با اولین عشق شما، ژرفای عمیق عاشقانه است که از تاریخچه مشترک تعاملات مثبت در یک دوره قابل توجه ناشی میشود. عشق اول لزوماً نباید عشق در نگاه اول باشد، اما اغلب شدت چنین عشقی را دارد که ازدواج بدون بررسی گزینه های دیگر را تسهیل می کند. در تطابق سنتی، جایی که شدت نقطه شروع ممکن است بیش از حد قوی نباشد، انتظار این است که چنین شدتی در طول زمان همراه با افزایش عمق رمانتیک ایجاد شود.
من اکنون به سه نگرانی عمده در رابطه با ازدواج با اولین معشوق خود می پردازم: 1) احتمال پشیمانی، 2) امکان سنجی توسعه، و 3) عدم وجود نگرانی نسبی.
1. پشیمانی
زنانی که در بالا ذکر شد به درستی بین پشیمانی و کنجکاوی تمایز قائل می شوند. پشیمانی شامل غم و اندوه در مورد رفتار گذشته ما است. کنجکاوی بیانگر تمایل مثبت به دانستن چیزی است. کنجکاوی را می توان به روش های مختلفی برآورده کرد که به عشق اول آسیب نرساند. در هر صورت، کنجکاوی چیزی نیست که یک بار آن را برآورده کنید و برای همه در عوض، این یک نگرش مداوم است که اغلب به رفاه ما کمک می کند. علاوه بر این، بعید است که کنجکاوی کسانی که روابط عاشقانه را تجربه کرده اند، پس از داشتن چنین رابطه ای از بین برود. برعکس، آنها احتمالاً بیشتر به دنبال چنین اموری هستند. همانطور که فرانسوا دو لاروشفوکو یک بار به طعنه گفت: “شما می توانید زنانی را پیدا کنید که هرگز رابطه عاشقانه نداشته اند، اما به سختی می توان زنی را پیدا کرد که فقط یک رابطه داشته باشد.”
2. توسعه
من پیشنهاد می کنم بین تغییر خارجی و رشد درونی (رشد) تمایز قائل شوید. این واقعیت که شما با اولین معشوق خود ازدواج کرده اید به این معنی نیست که نمی توانید رشد کنید. تغییر یعنی متفاوت شدن، معمولاً بدون از دست دادن دائمی ویژگی ها یا ماهیت اصلی خود. توسعه نوع خاصی از تغییر است که شامل فرآیند بهبود از طریق گسترش یا پالایش است. تغییرات بیرونی و توسعه ذاتی در مقیاسهای زمانی متفاوتی عمل میکنند – که اولی بسیار کوتاه است و دومی ممکن است سالها طول بکشد. توسعه ذاتی قابل توجه می تواند نیاز به تغییرات خارجی را کاهش دهد. در مورد تغییر بیرونی، فرد اساساً یکسان باقی میماند و تغییر برای کاهش کسالت لازم است. در مورد توسعه ذاتی و معنادار، فرد به طور مداوم در حال توسعه است (Ben-Ze’ev,2019)
3. نگرانی مقایسه ای
نگرانی قیاسی در احساسات مرکزی است، یکی از دلایل آن محوریت تغییر در احساسات است. یک رویداد تنها زمانی می تواند به عنوان یک تغییر قابل توجه در نظر گرفته شود که در یک پس زمینه خاص یا در یک چارچوب خاص مقایسه شود. با این حال، مقایسه مداوم شریک زندگی خود با دیگران بر خلاف روح عشق عمیق عاشقانه است. عاشقان عمیق در کار حسابداری و مقایسه نیستند – آنها بیشتر درگیر بهبود روابط خود هستند تا داشتن یک شریک بهتر از دیگران.
هیچکدام از اینها نشان نمیدهد که نگرانیها در مورد خطرات ازدواج با اولین معشوق کاملاً بیاساس است: آنها صرفاً نشان میدهند که بسته به شرایط فرد ممکن است چنین خطراتی محقق شود یا نباشد. و، جدا از این ملاحظات، چالش اصلی در ازدواج با اولین معشوق، عدم تنوع درونی است – اما این مشکل در سایر انواع ازدواج های تک همسری نیز وجود دارد. در تمام این روابط تک همسری، حفظ تنوع و حفظ ثبات است که به جایزه واقعی تبدیل می شود.
نتایجی که اظهار شده
زمانی که با اولین معشوق خود ازدواج می کنید، گاهی اوقات در اولین تلاش خوش شانس می شوید – و گاهی اوقات فقط به کسی که اولین بار آمده رضایت می دهید. گاهی یک ماه عسل جاری است و گاهی یک تله عسل واهی. حتی زمانی که رابطه شبیه ماه عسل است، پشیمانی عاشقانه ممکن است وجود داشته باشد. با این حال، شایان ذکر است که کاهش حسرت عاشقانه آسان تر از ایجاد عمق عاشقانه است. چنین پشیمانی را اغلب می توان با تعاملات کوتاه و آسان کاهش داد. ایجاد ژرفای عاشقانه مستلزم فعالیت های مشترک پیچیده تری در مدت زمان طولانی تر است. به همین دلیل است که در بازی عشق معمولاً عشق عمیق بر حسرت های عاشقانه پیروز می شود.