نتایج تحقیقات نشان می دهد که روان درمانی از نوع رفتار درمانی دیالکتیکی، تاثیرات زیادی در راستای کاهش خطر خودکشی نوجوانان داشته است.

تاثیر رفتار درمانی دیالکتیکی در کاهش خودکشی نوجوانان

تاثیر رفتار درمانی دیالکتیکی در کاهش خودکشی نوجوانان: تحقیقات نشان داده است که درمان چند جزئی رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) می تواند به کاهش خطر خودکشی و آسیب رساندن به خود کمک کند.

چهار مهارت مورد تاکید در رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)  به مدیریت شدت عاطفی کمک می کند.

مراجعه به یک درمانگر آینده نگر در مورد این یا سایر درمان های خاص ممکن است منجر به درمان موثرتر شود.

در حالی که برخی از مسائل و اختلالات عاطفی را می توان با رویکردها و شیوه های مختلف درمان کرد، برخی از علائم سلامت روان ممکن است بیشتر از یک نوع درمان بسیار تخصصی سود ببرند. به طور خاص، هنگامی که صحبت از خطر خودکشی و آسیب رساندن به خود می شود، رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) یک درمان تخصصی است که باید در صورت وجود رفتار خودکشی یا خودآزاری در نظر گرفته شود. در این پست، رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) چیست و آنچه را که می‌تواند این درمان را به‌طور منحصربه‌فرد مؤثر کند، برجسته می‌کنم.

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) چیست؟

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) یک نوع درمان روان درمانی است که توسط Marsha Linehan توسعه یافته است. این در ابتدا برای درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD) توسعه داده شد، اما در کمک به مدیریت رفتارهای خودکشی و خودآزاری اثربخشی نشان داده است. این درمان دارای چندین مؤلفه است، از جمله درمان فردی، گروه‌های مبتنی بر مهارت، و مربیگری بین جلسات (لینهان و ویلکز، 2015). این درمان بر چهار نوع مهارت در زمینه های مختلف متمرکز است: تنظیم هیجانی، تحمل پریشانی، ذهن آگاهی و اثربخشی بین فردی.

مفهوم اساسی رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)

بخشی از چیزی که رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)  را منحصر به فرد می کند این است که هسته آن به دو مفهوم به ظاهر متضاد می پردازد: پذیرش و تغییر. همانطور که در مورد مبارزات ذهنی و عاطفی یک فرد اعمال می شود، درمان تصدیق می کند که مقابله موثرتر در زندگی مستلزم پذیرش مشخصی از افکار و احساسات ناراحت کننده است، در حالی که به طور همزمان نیاز به تغییر یا اصلاح رفتار و واکنش های فرد را تایید می کند. فضایی که بیمار برای این دو مفهوم به ظاهر رقیب ایجاد می کند، چیزی است که کمک می کند تا چارچوب مقابله ای قدیمی و ناسازگار تفکر مطلق گرایانه یا همه یا هیچ را از بین ببریم و بازسازی کنیم. به عنوان مثال، اگر شخص A چیزی را گفته یا انجام داده باشد، ممکن است بیمار از نظر تاریخی مستعد تشخیص این باشد که باید به معنای Y باشد، که معمولاً توضیحی منفی و بسیار تعمیم یافته است که باعث می‌شود فرد احساس بدتری داشته باشد.

به طور خاص، افکار خودکشی و تمایلات آسیب رساندن به خود را می توان با کاهش شدت و تکانشگری که اغلب با تفکر سیاه یا سفید همراه است، بهبود بخشید (به عنوان مثال، “زندگی کردن فایده ای ندارد”، “من باری برای کسانی هستم که من را دوست داشته باش”).

تحقیق در مورد اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) با افکار خودکشی و خودآزاری

تحقیقات مک کاولی و همکاران. (2018) شامل جوانان 12 تا 18 ساله که در معرض خطر خودکشی بودند، با شرکت کنندگان در مطالعه: حداقل یک بار اقدام به خودکشی کرده بودند. داشتن سابقه خودآزاری؛ و در کنترل هیجانی مشکل داشتند. شرکت کنندگان به طور تصادفی به یک پروتکل رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)  یا یک درمان مقایسه، درمان فردی و گروهی تقسیم شدند. شش ماه پس از کارآزمایی، احتمال تلاش برای خودکشی و آسیب غیر خودکشی برای شرکت‌کنندگانی که رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) داشتند نسبت به درمان مقایسه‌ای، به‌طور قابل‌توجهی کمتر بود.

چرا مهارت های رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)  ممکن است به ویژه موثر باشد؟

چهار مهارتی که در درمان رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) توسط درمانگر بررسی شده و توسط بیمار به کار می رود، احساسات و تفکر شدیدی را که اغلب با تفکر و رفتار خودکشی مرتبط است، نشان می دهد. ریشه مبارزه برای بسیاری از بیمارانی که افکار خودکشی یا آسیب رساندن به خود را تجربه می کنند، دشواری زیادی در تحمل سطح شدید پریشانی آنها است. هنگامی که رویدادهای منفی رخ می دهد و محیط اطراف آنها از کنترل خارج می شود، اغلب دچار وحشت می شوند. هجوم افکار منفی اغلب منجر به احساسات منفی می شود، که سپس باعث می شود فرد درگیر رفتارهایی شود که منجر به آسیب قطعی یا بالقوه می شود.  رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) بیمار را تشویق می کند تا توانایی خود را برای درک ناراحتی خود افزایش دهد و درگیر تکنیک های زیادی برای کاهش افکار و احساسات منفی شود.

مؤلفه روانی آموزشی ذهن آگاهی نیز جزء درمان است و به بیمار کمک می کند تا از نحوه احساس افکار و احساسات ایجاد شده توسط مغز در بدن خود آگاه شود. شیوه های ذهن آگاهی در رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) شامل مفاهیم دگرگون کننده برای بیماران خودکشی یا آسیب رساندن به خود است، مانند مفهوم “ذهن خردمند”. بر اساس این مفهوم، سه نوع حالت ذهنی وجود دارد: ذهن عاطفی (احساسات)، ذهن منطقی (تفکر) و ذهن عاقل (درکی عمیق تر از آنچه واقعاً واقعی است). آنچه در مورد چنین شیوه‌هایی ارزشمند است این است که به بیمار ابزارهای خاصی داده می‌شود که می‌توانند به تنهایی از آنها در هنگام مواجهه با افکار آسیب‌رسانی به خود استفاده کنند.

در نهایت، مؤلفه اثربخشی بین فردی، راهی مفید و سودمند را برای بیمار که با شدت هیجانی مبارزه می‌کند، فراهم می‌کند تا مهارت‌های سازگاری بیشتری را بیاموزد تا روابط موفق‌تری با اعضای خانواده، دوستان و دیگران داشته باشد. افرادی که افکار خودکشی را تجربه می کنند یا رفتارهای خودآزاری انجام می دهند اغلب دچار این مشکل می شوند به طور منفی توسط اقدامات افراد نزدیک به آنها تحریک می شود، و رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT)  مهارت هایی را فراهم می کند تا بیمار در حال مبارزه بتواند یاد بگیرد که افکار و احساسات خود را به گونه ای ارتباط دهد که سازنده باشد و دیگران را از خود دور نکند یا سطحی از مسئولیت را به آنها اختصاص ندهد. بزرگتر از آنچه باید باشد

هنگام جستجوی یک درمانگر، در مورد رفتار درمانی دیالکتیکی سؤال کنید

درمان زمانی موثرتر است که مهارت های درمانگر با علائم بیمار مطابقت داشته باشد. اگر شما یا فرزندتان – نوجوان یا بزرگسال – با افکار خودکشی یا رفتار آسیب‌رسانی به خود دست و پنجه نرم می‌کنید، آشکارا با هر درمانگر احتمالی در مورد مهارت‌هایی که در درمان استفاده می‌کنند صحبت کنید و بپرسید که آیا در این درمان خاص آموزش دیده‌اند یا خیر.

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *