یافتن حقیقت درونی خویش : مردانی که فاقد نیاز هستند مرزهای سخت و محکمی برقرار می کنند زیرا برای خودشان ارزش قائل هستندزمان و خوشبختیشان بیشتر از میزان توجه زنان به آنها،اهمیت داشت.آنها همچنین دلیلی نمی بینند که مرزهای دیگران را زیر پا بگذارند.وقتی نوبت به آسیب پذیرتر کردن خود می رسد ، اغلب اولین قدم برای شروع مشخص کردن حد و حدودی برای خود است.یادبگیرید که چگونه به دیگران،به خصوص زنان،نه بگویید. در مورد آنچه دوست دارید و دوست ندارید ، شروع به اظهار نظر کرده و آنچه تحمل خواهید کرد و یا تحمل نخواهید کرد را بیان کنید. به صورت دردناکی با خود صادق باشید و سپس با او نیز صداقت به خرج بدهید.
مشکل در ایجاد مرزهای قوی این است که به منظور شکل گیری آنها،شما باید به صورت ویژه از خواسته ها و احساسات خود آگاه باشید. بسیاری از مردانی که در کل زندگی خود نیازمند بوده اند ، خودآگاه نیستند.آنها نمی دانند که برای چه چیزی مایل به ایستادگی و برای چه چیزی مایل به لغزش هستند. آنها انگیزه های احساسی وخواسته های خود را نمی دانند. مردان اغلب باید وقت زیادی را صرف جستجوی حقیقت در درون خود کنند قبل از اینکه بتوانند آنرا برای دیگران بیان کنند.
در این‌ها حقایقی هستند که من درباره خودم فهمیدم:
تمایل زیاد من به محبت دیدن از سمت زنان به با این موضوع که من توسط یک مادر مجرد بزرگ شده ام،ارتباط دارد. طلاق والدینم باعث ترس عمیق من از تعهد شد که تمام روابط مرا تا دهه 30 سالگی ام تحت الشعا قرار داده بود.
پس دلیلی که باعث میشد که در آن دوران جوانی” جالب “به نظر برسم روشهای متفاوتی بود که توسط آنها از خودم محافظت کرده و زخمهای عاطفی ام را معالجه می کردم زیرا من برای طولانی مدت نسبت به پدر خود خشمگین بودم و برای همین من یک وسواس عجیب و غریب از مردانگی خود دارم. مهمترین ارزشهای من صداقت ، همدلی و روشنفکر وکنجکاوی ام هستندو برایم اهمیت نداشت که زنان دورم تا چه حد جذاب بودند،اگر رابطه با آنها باعث خوشحالی ام نمیشد،حاضر به تحملشان نبودم.
امروز گفتن این چیزها برای من آسان است و آنچه مهم است این کلمات نیستند بلکه چیزی که اهمیت دارد سیل عواطف من است که باعث بالا رفتن شخصیت من پس از کشف این حقایق شدند و به من اجازه دادند تا در زندگی روزانه ودر مواجه با زنان احساسات سرکوب شده‌ام را بیان کنم.
یافتن حقیقت درونی خویش : برگرفته از کتاب مدل ها
