هوش تصویری- فضایی

هوش تصویری- فضایی آیا تابه‌حال کلمه هوش تصویری ـ فضایی به گوشتان رسیده؟  آیا مفهوم هوش فضایی با هوش تصویری یکسان است؟ برای درک بهتر ابتدا به توضیح مختصری از هوش چندگانه[1] می‌پردازیم.

نظریه هوش چندگانه

 هواردگاردنر[2] استاد دانشگاه هاروارد برای اولین بار نظریه هوش چندگانه را در کتاب قالب‌های ذهنی ارائه داد. وی سال‌های متمادی را صرف تحقیقاتش در زمینه‌ی توسعه شناخت‌های فردی کرد که با دیدگاه سنتی از هوش تفاوت داشت؛ طبق نظریه سنتی، ریموند کتل[3]، هوش بر دو اصل تعریف می‌شود: هوش سیال، یعنی توانایی کسب شناخت‌های تازه و حل مسائل و هوش متبلور، یعنی تراکم شناخت‌ها در طول زندگی؛ که مطابق این دو نظریه مهارت‌های شناختی فرد تعیین می‌شود و هوش افراد برحسب یک ضریب (آی‌کیو) محاسبه می‌شود.

هوارد در تحقیقاتش در زمینه توانایی‌های فردی، معیارهایی را تعیین کرد که مطابق آن یک توانایی می‌تواند به‌عنوان نوعی هوش شناسایی شود. هوش باید توسعه‌پذیر باشد، در یک گروه قابل‌مشاهده باشد، شواهدی از جایگاه وجود این هوش در مغز انسان ارائه شود و بتوان آن را در یک سیستم توضیح داد. بیشتر مردم از تمام این هوش‌ها (هوش‌های چندگانه) برخوردارند، بااین‌حال هر کس توانایی فردی متفاوتی را در زمینه شناختی از خود نشان می‌دهد. به عبارتی، هرکدام از ما به میزان متفاوتی از انواع این هوش بهره‌مند هستیم و آن را به شکل‌های متفاوت در زندگی روزمره خود وارد می‌کنیم. هوش فضایی یکی از انواع این هوش است و عدم شناخت این هوش می‌تواند مشکلاتی را برای افراد به‌ویژه کودکان به همراه داشته باشد.

برتری دادن به هوش ریاضی و زبانی و پررنگ کردن آن‌ها در برنامه‌های آموزشی و پرورشی اهمیت دیگر اشکال دانش را کمرنگ می‌کند. برای مثال بسیاری از دانش آموزان که قادر نیستند توانایی خود را در زمینه‌های ریاضی به ظهور برسانند اعتمادبه‌نفسشان را از دست می‌دهند و مهارت‌ها و استعدادهایشان در زمینه‌های دیگر به نظر نمی‌رسد و سرکوب می‌شود؛ حال استعدادی که می‌توانست ثروتی برای جامعه و خود شخص تلقی شود از بین می‌رود.

اهمیت و کاربرد هوش فضایی

گاردنر تنها از هوش تصویری ـ فضایی سخن نمی‌گوید بلکه بیشتر روی مفهوم هوش فضایی تمرکز دارد. این هوش در حقیقت تصاویر ذهنی ساخته‌شده در تخیل ما را در دنیای واقعی پیاده می‌کند. داشتن توانایی درک ظرافت‌های جهان بصری، اصلاح و تغییر داده‌های اولیه در ذهن و همچنین بازخوانی تجربه‌های بصری همه از کاربردهای این هوش است. درک مسائل بصری همچون رنگ، شکل، حجم، چهره و روابط بین آن‌ها مرتبط به این هوش است.

درک موقعیت جغرافیایی در یک محیط بسیار ضروری است. تخمین زدن محل مبدأ تا مقصد همیشه اولین کاری است که انجام می‌دهیم برای مثال، اگر بخواهیم از جایی به‌جای دیگر برویم یک مسیر فرضی تا مقصد در ذهن خود می‌کشیم. تصور کنید می‌خواهید تعدادی چمدان را در صندوق‌عقب ماشین جای دهید، کمی فکر می‌کنید و بهترین چیدمان را برای قرار دادن چمدان‌ها انتخاب کرده و عملی می‌کنید. در فرآیندهای بالا شما از هوش فضایی خود استفاده کرده‌اید.

هوش فضایی مستلزم دیدار عینی نیست همان‌طور که یک شخص نابینا مثل یک فرد عادی از تصویرسازی‌های ذهنی استفاده می‌کند. هوش فضایی همان‌قدر که به تصاویر مربوط است به صداها، موسیقی‌ها، نمودارها، نوشته‌ها نیز مربوط می‌شود. بتهوون مثال عینی از شخصی است که از این هوش استفاده می‌کند؛ زیرا ناشنوایی او مانع خلق آثار زاده شده از روحش نشد. این هوش، هوش فعال همه‌ی نویسندگان و شاعران و معماران و هنرمندان و همچنین هوش خردمندان و غیب‌گویان است. توسعه آن موجب بالا رفتن خلاقیت فردی، شکوفا شدن استعدادهای هنری و توانایی طرح‌ریزی‌های ذهنی می‌شود. هوش فضایی به چاکرای[4] هفتم (چاکرای کرونل) که در جلوی جمجمه قرار دارد، مربوط است؛ زیرا قوی تخیل و توانایی ما در تجسم آنچه با چشم قابل‌مشاهده نیست به‌علاوه، قدرت ما در برقراری ارتباط با روحمان را در برمی‌گیرد. چاکرای هفتم کنترل توانایی ما در تجسم آنچه خارج از محدوده دید ماست را بر عهده دارد و اگر درست کار نکند ما، در طرح‌ریزی نقشه‌هایمان به مشکل برمی‌خوریم. هوش فضایی، هوش الهامی و رویایی ماست که به خلق و اجرا و پیش‌بینی پروژه‌های بزرگ می‌انجامد. مدیر یک شرکت باید از سطح بالایی از این هوش بهره‌مند باشد تا بتواند آینده شرکت و فعالیت‌های آن را پیش‌بینی کند و حدس بزند.

یک تست ساده برای سنجش هوش فضایی

یک کاغذ و مداد بردارید و یک طرح ساده از مسیری که باید از یک مکان نامعین (مدرسه، کتابخانه، ایستگاه اتوبوس و…) تا منزلتان بپیمایید را بکشید خیابان‌ها، پارک‌ها و فضای سبز و حتی خیابان‌های فرعی و بن‌بست‌ها را بدون استثنا مشخص کنید. در پایان نتیجه کارتان را بررسی کنید آیا این نقشه واضح است؟ اگر تابه‌حال به آنجا نرفته بودید به شما اجازه می‌داد تا به خانه‌تان برسید؟

چه اتفاقی افتاد؟ در روند کشیدن این نقشه شما از هوش فضایی خود استفاده کردید، چراکه نقشه‌ی روی کاغذ نتیجه تخیل شماست و نه مشاهدات مقابل چشمانتان. این تصاویر توسط روح و تخیل شما نقش بسته و آنچه روی برگه آوردید تمثیل تصاویر ذهنی است. بسته به‌وضوح و کیفیت نقشه‌تان شما می‌توانید سطح هوش فضایی خود را ارزیابی کنید.

چگونه هوش فضایی خود را تقویت کنیم؟

ما به‌طور روزمره فعالیت‌هایی انجام می‌دهیم که می‌تواند برای تحریک توانایی فضایی ما مفید باشد، مثلاً رانندگی یک مؤلفه مهم در پرورش هوش فضایی است. چراکه در حین رانندگی، به تعداد زیادی مؤلفه محیطی مانند حرکت دیگر خودروها، رابطه بین اندازه و فاصله اشیاء (البته اگر نخواهیم به آن‌ها برخورد کنیم!) توجه می‌کنیم. همچنین انجام بازی‌هایی مثل روبیک و یا بازی کامپیوتری پرطرفدار تتریس به تقویت این هوش کمک می‌کند.

1 سطح هوش فضایی را می‌توان از میزان موفقیت افراد در فعالیت‌هایی همچون ترسیم نقشه، طراحی ماکت، جهت‌یابی جغرافیایی تشخیص داد.

نتیجه‌گیری

هوارد گاردنر تا به امروز ۸ تعریف جدید از هوش ارائه داده است و به‌تازگی به وجود نهمین هوش پی برده که تا امروز تعریف قطعی از آن ارائه نشده است. این نظریه جدید با نظریه سنتی در تقابل است و می‌کوشد بتواند با ایجاد نگرشی جدید، منجر به پرورش استعدادها و خلاقیت‌های فردی شود و دیدگاه سنتی و محدود از هوش که در آن فقط یک ریاضی‌دان، باهوش تلقی می‌شد را تغییر دهد. هوش فضایی یکی از هوش‌های جدید موردبحث بوده و امید است با تقویت و شناخت بهتر از آن در سطح مدارس و سطح‌های بالاتر، معماران و نویسندگان و شاعران و…مستعد و کارآمد را تحویل جامعه و آینده دهد.

منابع:

www.Nospensees.fr www.patricia-chaibriant.com


[1] Multiple intelligences

[2] Howard Gardner

[3] Raymond Cattell

[4] Chakras مراکز انرژی بدن

[yasr_visitor_votes readonly="false"]

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *