روند اغوا گری قسمت سیزدهم کتاب مدل ها : این تنها راه حل طولانی برای داشتن یک رابطه طولانی ثابت و سالم است. روابط رایان با جین ناموفق بود زیرا پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، او هویت اصلیاش را از دست داد و هرگز نتوانست جنبههای بزرگی از هویت خود که باعث جذب شدن جین به او میشد را بازیابد. از جمله روابط اجتماعیاش، شادی و خودجوش بودن، فعالیتهای گروهی جالب که او برنامه ریزی میکرد.او مشغول کاری شد که از آن متنفر بود و دایره روابط اجتماعیاش را از دست داده بود، پس مجبور بود که بیشتر و بیشتر به جین متکی شود تا هویت واقعیاش را از این طریق معلوم سازد.
در همین حال، جین پس از فارغ التحصیلی شکوفا شد. او با سرعت در شغلی که به آن شورو علاقه داشت جا افتاد و دوستان زیادی پیدا کرد و شروع به سفر کردن و یافتن تجربههای جدید کرد. هرچقدر که جین نسبت به رایان، روی خود حساب بیشتری باز میکرد، رایان به او متکیتر میشد و نیازمندیاش روز به روز افزایش مییافت. درنهایت، مقدار سرمایهگزاری در رابطه برعکس میشد و رابطه بهم ریخت.
تجربه ی دانیل قدری متفاوت است.
داستان دانیل مثال بارزی از این است که چرا جملات کتاب های روانشناسی روابط، تاکتیکهای و روتین هایشان تنها راه حل های کوتاه مدت هستند.دانیل از همان اول فردی متکی به غیر بود که بر رابطه اش با استیسی،حساب زیادی باز کرده بود.همه کاری که دانیل کرد این بود که از تکنیک ها و عملکرد ها و جملات کتاب برای حقه زدن به استیسی و معرفی خودش به عنوان فردی با اعتمادبنفس بالا و سرمایه گذاری کمی بر روی رابطه بود.
برای مدت کمی،این راه کار عملی بود. اما جالب اینجاست که آنچه او را به سمت دانیل جلب کرده بود، صحت جملات دانیل نبود که او سعی میکرد با سرهم بندیشان استیسی را تحت تاثیرقرار دهد.
بلکه این بود که استیسی در آن زمان اعتماد بنفس نداشت و اورا مشتاق و بی عیب میدید. او در نقطه ای از زندگی اش قرار داشت که میخواست قدرتمند باشد و کسی به او اتکا کند.او همچنین خصوصیات اخلاقی دانیل را دلفریب میدانست و چون او را یاد اولین دوست پسرش می انداخت،با او ارتباط جنسی برقرار کرد.ولی به ثانیه ای که تکنیک های دنیل تمام شدند،میزان واقعی اتکا به رابطه رفته رفته نمایان شد. رفتار سرگردان دانیل باعث انزجاراستیسی شده بود و او مجبور شد طی یک پیغام ناخوشایند دانیل را از زندگی اش حذف کند.
روند اغوا گری قسمت سیزدهم کتاب مدل ها
ترجمه از فاطمه حیدری